نو عروس


نو  عروس

« نو عروس » عید نوروزی بیامد ، موسمی از شادی است نو عروس حُسن گُل،در حجله ی دامادی است موسم فصل خزان رفت و بهار آمد به عید هر گیاهی روید اندر این بهار آزادی است عیدشاعر:حسن مصطفایی دهنوی

« نو عروس »

عید نوروزی بیامد ، موسمی از شادی است

نو عروس حُسن گُل،در حجله ی دامادی است

موسم فصل خزان رفت و بهار آمد به عید

هر گیاهی روید اندر این بهار آزادی است

عید نوروزی معمایی بُوَد از فصل نـو

فصل نـو با این معما ،جنبه اش ارشادی است

گردش این سال و ماه و گردش لیل و النهار4

بهـر افراد بشـر، سـر مشق از استادی است

این تحوّل از زمستانـس ، بهاری آورد

پایگاه این تحول ، از خدا بنهادی است

دانش دانشوران ، در این تحوّل منزوی است

زین تحوّل،دانشش حیران در این وادی است

عید جمشیدی که درایران به پا شد معنوی است

معنی اش ظاهر بُوَد ، بر پایه ی آبادی است

هرگیاهی بعد ازاین عیدس که می روید زِ خاک

رویش آنها بـبینید ، از ره نوزادی است

هر گیاهی زایشی را فصل عید ، از نو کند

فصل عیدس ، هر گیاهی قابل بهزادی است

عید بی معنـا و بی بنیـاد ، شادی ناورد 1

شادی از عیدس،که در ایران ما بنیادی است

عید هر انسان ، اگر بهـر تجملّهـا بُوَد

عید انسانـی نـمی باشد ،همان الحادی2 است

ای خوشا حال پسر ، کز سایه ی لطف پدر

آن لباس نو، زِ عیدش بر قد شمشادی است

نوجوانا روز عید آمد ، هنر بـنما زِ خود

آن هنر در بیستون3،بنگر که از فرهادی است

عید اگر با معنی اش ، شادی نـیارد بهـر ما

شادی بی معنویّت ، ای حسن ناشادی است

٭٭٭

4- شب و روز

1- نَـیاورد 2- از دین برگشتن 3- کتیبه بیستون

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


شعر لطف حق به صورت داستان + متن شعر