آغوش خدا


آغوش خدا

به تو پناه می یارم به تو که همرامی توی غمو دردا خدا که باهامی یه درد با شعله برای کشتن من دوباره یاسی که با درد همدستن یه داغ تازه ای که منو سپرده به موج به اون تلاطمی که منو رسونده بهشاعر:الهه فرحی

به تو پناه می یارم
به تو که همرامی
توی غمو دردا
خدا که باهامی
یه درد با شعله
برای کشتن من
دوباره یاسی که
با درد همدستن
یه داغ تازه ای که
منو سپرده به موج
به اون تلاطمی که
منو رسونده به اوج
همش هراسِ و ترس
یه قایقی که شکست
نه ساحلی پیداست
نه یه جزیره هست
به جز خدای منو
به جز نگاه خودش
کجا میشه برسم
یه جا تو راه خودش





حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دیکته شب | دیکته کلاس اول دبستان