مشخـّصه فرد با تقوی، میانه روی در همه امور است


مشخـّصه فرد با تقوی، میانه روی در همه امور است

مفتح گفت: اعتدال و میانه ‏روی در تمامی امور، از مشخـّصه‏ های فرد با تقوی و جامعه و امّت مورد رضایت خدای تبارک و تعالی می‏ باشد. فرد با تقوی اهل اعتدال و میانه روی است نه اهل افراط و تندروی.

به گزارش خبرگزاری مهر، متن زیر مشروح خطبه های نماز جمعه این هفته هامبورگ است که در ادامه می خوانید؛

اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمِیعِ مَحَامِدِه کُلِّهَا عَلَی جَمِیعِ نِعَمِهِ کُلِّهَا اَلْحَمْدُ لِلّهِ مالِکِ الْمُلْکِ مُجْرِی الْفُلْکِ مُسَخِّرِ الرِّیاحِ فالِقِ الاْصْباحِ دَیّانِ الدّینِ رَبِّ الْعَالَمینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ عَلی حِلْمِهِ بَعْدَ عِلمِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی طُولِ اَناتِهِ فی غَضَبِهِ وَهُوَ قادِرٌ عَلی ما یُریدُ

ثم الصلاه و السلام علی محمد عبده و رسوله ارسله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون

اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله و اتباع امره و نهیه، و اخوفکم من عقابه.

گفتیم «خطبه متّقین» کلامی از امیرالمؤمنین در نهج‏البلاغه است که به بیان اوصاف متّقین اختصاص دارد، و در پاسخ به درخواست همام بن شریح از یاران آن حضرت بیان شده است. امیرالمؤمنین در این خطبه پس از حمد و ثنای الهی و درود بر رسول اکرم، به سه صفت خالقیت، رازقیت، و عدالت خداوند اشاره می کند، و سپس به بحث متقین وارد شده و می فرماید: « فَالْمُتَّقُونَ فیها هُمْ اَهْلُ الْفَضائِلِ؛ پرهیزکاران در این دنیا اهل فضیلت های اخلاقی هستند» و این فضیلت ها را یکایک بیان می نماید. فضیلت اول که «صحیح و به جا سخن گفتن» بود را هفته قبل شرح دادیم.

دومین فضیلت: اعتدال و میانه روی

- مَلْبَسُهُمُ الإقْتِصَاد،

سبک زندگی آنان با اعتدال همراه است،

«اقتصاد» و مشتقات از ریشه «قصد» در قرآن چندین بار به کار رفته و در همه جا به معنای اعتدال و میانه روی آمده است. قرآن کریم می فرماید:

- وَاقْصِدْ فِی مَشْیِکَ وَاغْضُضْ مِنْ صَوْتِکَ (لقمان:۱۹)

و در راه رفتن خود میانه رو باش، و صدایت را کوتاه کن.

- وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِیلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ ﴿مائده:۶۶﴾

و اگر آنان به تورات و انجیل و آنچه از جانب پروردگارشان به سویشان نازل شده است عمل میکردند قطعا از بالای سرشان [برکات آسمانی] و از زیر پاهایشان [برکات زمینی] برخوردار می ‏شدند از میان آنانگروهی میانه‏ رو هستند.

- وَإِذَا غَشِیَهُمْ مَوْجٌ کَالظُّلَلِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَی الْبَرِّ فَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ ﴿لقمان:۳۲﴾

و چون موجی کوه‏ آسا آنان را فرا گیرد خدا را بخوانند و اعتقاد [خود] را برای او خالص گردانند و[لی] چون نجاتشان داد و به خشکی رساند برخی از آنان میانه‏ رو هستند.

- ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتَابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَیْرَاتِ ﴿فاطر:۳۲﴾

سپس این کتاب را به آن بندگان خود که [آنان را] برگزیده بودیم به میراث دادیم پس برخی از آنان بر خود ستمکارند و برخی از ایشان میانه‏ رو و برخی از آنان در کارهای نیک به فرمان خدا پیشگامند.

- لَوْ کَانَ عَرَضًا قَرِیبًا وَسَفَرًا قَاصِدًا لَاتَّبَعُوکَ ﴿توبه:۴۲﴾

اگر مالی در دسترس و سفری [آسان و] کوتاه بود قطعا از پی تو می ‏آمدند.

علم اقتصاد را به این جهت به این نام می نامند که راه مصرف معتدل و بدون ریخت و پاش را بررسی می کند، و در عرف مردم نیز به کسی که اهل صرفه جوئی و دوری از افراط در مخارج باشد مقتصد می نامند.

«ملبس» در این کلام، تنها به معنای لباس و پوشش نیست، بلکه به معنای روش، شیوه، و سبک زندگی می باشد. اگر ملبس را به معنای پوشش و لباس بگیریم معنای کلام حضرت آن است که اهل تقوی در لباس و پوشش خود اهل میانه روی و اعتدال هستند، و از پوشیدن لباسهای فاخر و فخر فروشی با پوشش می پرهیزند؛ و اگر به معنای وسیع تر گرفته و مراد از ملبس را شیوه و روش زندگی بدانیم معنای کلام این می شود که متقین در سبک زندگی اهل میانه روی و اعتدال می باشند و از افراطی گری دوری می کنند.

قرآن کریم یکی از برتری های امت اسلام نسبت به سایر امت ها را همین اعتدال و میانه روی می داند، و می فرماید:

- وَکَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَی النَّاسِ وَیَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیدًا ﴿بقره:۱۴۳﴾

و بدین گونه شما را امتی میانه قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید و پیامبر بر شما گواه باشد.

«وسط بودن» یک گروه، به معنای قرار گرفتن در میان دو صنف از جوامع است، که داخل در هیچیک نباشد. و اینکه قرآن کریم، امّت اسلام را امّتی وسط نامیده و آن را به عنوان ویژگی ستوده‏ ای برای این امّت محسوب داشته است، اشاره به آن دارد که «امت اسلام نسبت به مردم[اهل کتاب و مشرکین] همین وضع را دارند، برای اینکه یک دسته از مردم تنها جانب مادیت را گرفته، جز زندگی دنیا و زخارف و زینت دنیا چیزدیگری نمی خواهند،...

بعضی دیگر از مردم تنها جانب روح را تقویت نموده، جز به ترک دنیا و رهبانیت دعوت نمی‏ کنند، ...

و اما امت اسلام، خدا آن را امتی وسط قرار داد، یعنی برای آنان دینی قرار داد، که متدینین به آن دین را بسوی راه وسط و میانه هدایت می ‏کند، راهی که نه افراط آن طرف را دارد، و نه تفریط اینطرف را، بلکه راهی که هر دو طرف را تقویت می ‏کند، هم جانب جسم را، و هم جانب روح را البته بطوری که در تقویت جسم از جانب روح عقب نمانند، و در تقویت روح از جانب جسم عقب نمانند، بلکه میانه هر دو فضیلت جمع کرده است.»[۱]

مفسران قرآن وسط بودن امّت اسلام را به میانه روی در تمامی امور معنا کرده و آن را مشتمل می‏دانند بر «میانه روی در تصوّر و اعتقاد... به معنای عدم غلوّ در تجرّد روحی، و عدم غوطه ور شدن در تقیّدات مادّی؛ ومیانه روی در فهم و اندیشه... به معنای عدم جمود ورزیدن بر دانسته‏ها، و عدم تقلید کورکورانه از هرآنچه نوآوری می‏نماید؛ و میانه روی در نظم و نسق بخشی به امور... به معنای عدم رها سازی تمامی امور و واگذاریآن به فهم‏ها و خواسته‏های مردمان، و عدم تأکید شدید بر قوانین و سختگیری بر انجام مقرّرات؛ و میانه روی در ارتباطات و روابط اجتماعی... به معنای عدم فناء شخصیّت و هویّت فردی آحاد در پای مصالح جامعه، وعدم فروپاشی شخصیّت جامعه در پای مطامع افراد.»[۲]

بدین ترتیب اعتدال و میانه ‏روی در تمامی امور، از مشخـّصه‏ های فرد با تقوی و جامعه و امّت مورد رضایت خدای تبارک و تعالی می‏ باشد. فرد با تقوی اهل اعتدال و میانه روی است نه اهل افراط و تندروی، و جامعۀدینی جامعه ‏ای است که نه غرقه در دنیا طلبی و بهره ‏مندی از حُطام زودگذر دنیاست، و نه یکسره آن را فرو نهاده و تنها به آخرت خویش بیاندیشد، بلکه جامعه ‏ای است مدرن و متمدّن، برخوردار از پیشرفته ‏ترینتکنولوژی روز دنیا، و بهره‏مند از آخرین دستاوردهای علمی جهانی، و دارندۀ دانشمندان خبره در تمامی امور؛ و در عین حال جامعه ‏ای با بالاترین گرایشات معنوی و قوی ‏ترین انگیزه ‏های خدائی، و صاحب همّت‏ هایی بلند در آباد کردن زندگی اخروی خویش. همان که قرآن کریم می فرماید:

- وَابْتَغِ فِیمَا آتَاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیَا(القصص: ۷۷)

با آنچه خدایت داده سرای آخرت را بجوی و سهم خود را از دنیا فراموش مکن

[۱] علامه طباطبائی، ‏ المیزان فی تفسیر القرآن ؛۱۴۱۷؛ ج‏۱، ص۳۱۹

[۲] سید بن قطب بن ابراهیم شاذلی؛فی ظلال القرآن؛۱۴۱۲ ق؛ج‏۱، ص۱۳۱


به گزارش خبرگزاری مهر، متن زیر مشروح خطبه های نماز جمعه این هفته هامبورگ است که در ادامه می خوانید؛

اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمِیعِ مَحَامِدِه کُلِّهَا عَلَی جَمِیعِ نِعَمِهِ کُلِّهَا اَلْحَمْدُ لِلّهِ مالِکِ الْمُلْکِ مُجْرِی الْفُلْکِ مُسَخِّرِ الرِّیاحِ فالِقِ الاْصْباحِ دَیّانِ الدّینِ رَبِّ الْعَالَمینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ عَلی حِلْمِهِ بَعْدَ عِلمِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی طُولِ اَناتِهِ فی غَضَبِهِ وَهُوَ قادِرٌ عَلی ما یُریدُ

ثم الصلاه و السلام علی محمد عبده و رسوله ارسله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون

اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله و اتباع امره و نهیه، و اخوفکم من عقابه.

گفتیم «خطبه متّقین» کلامی از امیرالمؤمنین در نهج‏البلاغه است که به بیان اوصاف متّقین اختصاص دارد، و در پاسخ به درخواست همام بن شریح از یاران آن حضرت بیان شده است. امیرالمؤمنین در این خطبه پس از حمد و ثنای الهی و درود بر رسول اکرم، به سه صفت خالقیت، رازقیت، و عدالت خداوند اشاره می کند، و سپس به بحث متقین وارد شده و می فرماید: « فَالْمُتَّقُونَ فیها هُمْ اَهْلُ الْفَضائِلِ؛ پرهیزکاران در این دنیا اهل فضیلت های اخلاقی هستند» و این فضیلت ها را یکایک بیان می نماید. فضیلت اول که «صحیح و به جا سخن گفتن» بود را هفته قبل شرح دادیم.

دومین فضیلت: اعتدال و میانه روی

- مَلْبَسُهُمُ الإقْتِصَاد،

سبک زندگی آنان با اعتدال همراه است،

«اقتصاد» و مشتقات از ریشه «قصد» در قرآن چندین بار به کار رفته و در همه جا به معنای اعتدال و میانه روی آمده است. قرآن کریم می فرماید:

- وَاقْصِدْ فِی مَشْیِکَ وَاغْضُضْ مِنْ صَوْتِکَ (لقمان:۱۹)

و در راه رفتن خود میانه رو باش، و صدایت را کوتاه کن.

- وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِیلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ ﴿مائده:۶۶﴾

و اگر آنان به تورات و انجیل و آنچه از جانب پروردگارشان به سویشان نازل شده است عمل میکردند قطعا از بالای سرشان [برکات آسمانی] و از زیر پاهایشان [برکات زمینی] برخوردار می ‏شدند از میان آنانگروهی میانه‏ رو هستند.

- وَإِذَا غَشِیَهُمْ مَوْجٌ کَالظُّلَلِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَی الْبَرِّ فَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ ﴿لقمان:۳۲﴾

و چون موجی کوه‏ آسا آنان را فرا گیرد خدا را بخوانند و اعتقاد [خود] را برای او خالص گردانند و[لی] چون نجاتشان داد و به خشکی رساند برخی از آنان میانه‏ رو هستند.

- ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتَابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَیْرَاتِ ﴿فاطر:۳۲﴾

سپس این کتاب را به آن بندگان خود که [آنان را] برگزیده بودیم به میراث دادیم پس برخی از آنان بر خود ستمکارند و برخی از ایشان میانه‏ رو و برخی از آنان در کارهای نیک به فرمان خدا پیشگامند.

- لَوْ کَانَ عَرَضًا قَرِیبًا وَسَفَرًا قَاصِدًا لَاتَّبَعُوکَ ﴿توبه:۴۲﴾

اگر مالی در دسترس و سفری [آسان و] کوتاه بود قطعا از پی تو می ‏آمدند.

علم اقتصاد را به این جهت به این نام می نامند که راه مصرف معتدل و بدون ریخت و پاش را بررسی می کند، و در عرف مردم نیز به کسی که اهل صرفه جوئی و دوری از افراط در مخارج باشد مقتصد می نامند.

«ملبس» در این کلام، تنها به معنای لباس و پوشش نیست، بلکه به معنای روش، شیوه، و سبک زندگی می باشد. اگر ملبس را به معنای پوشش و لباس بگیریم معنای کلام حضرت آن است که اهل تقوی در لباس و پوشش خود اهل میانه روی و اعتدال هستند، و از پوشیدن لباسهای فاخر و فخر فروشی با پوشش می پرهیزند؛ و اگر به معنای وسیع تر گرفته و مراد از ملبس را شیوه و روش زندگی بدانیم معنای کلام این می شود که متقین در سبک زندگی اهل میانه روی و اعتدال می باشند و از افراطی گری دوری می کنند.

قرآن کریم یکی از برتری های امت اسلام نسبت به سایر امت ها را همین اعتدال و میانه روی می داند، و می فرماید:

- وَکَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَی النَّاسِ وَیَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیدًا ﴿بقره:۱۴۳﴾

و بدین گونه شما را امتی میانه قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید و پیامبر بر شما گواه باشد.

«وسط بودن» یک گروه، به معنای قرار گرفتن در میان دو صنف از جوامع است، که داخل در هیچیک نباشد. و اینکه قرآن کریم، امّت اسلام را امّتی وسط نامیده و آن را به عنوان ویژگی ستوده‏ ای برای این امّت محسوب داشته است، اشاره به آن دارد که «امت اسلام نسبت به مردم[اهل کتاب و مشرکین] همین وضع را دارند، برای اینکه یک دسته از مردم تنها جانب مادیت را گرفته، جز زندگی دنیا و زخارف و زینت دنیا چیزدیگری نمی خواهند،...

بعضی دیگر از مردم تنها جانب روح را تقویت نموده، جز به ترک دنیا و رهبانیت دعوت نمی‏ کنند، ...

و اما امت اسلام، خدا آن را امتی وسط قرار داد، یعنی برای آنان دینی قرار داد، که متدینین به آن دین را بسوی راه وسط و میانه هدایت می ‏کند، راهی که نه افراط آن طرف را دارد، و نه تفریط اینطرف را، بلکه راهی که هر دو طرف را تقویت می ‏کند، هم جانب جسم را، و هم جانب روح را البته بطوری که در تقویت جسم از جانب روح عقب نمانند، و در تقویت روح از جانب جسم عقب نمانند، بلکه میانه هر دو فضیلت جمع کرده است.»[۱]

مفسران قرآن وسط بودن امّت اسلام را به میانه روی در تمامی امور معنا کرده و آن را مشتمل می‏دانند بر «میانه روی در تصوّر و اعتقاد... به معنای عدم غلوّ در تجرّد روحی، و عدم غوطه ور شدن در تقیّدات مادّی؛ ومیانه روی در فهم و اندیشه... به معنای عدم جمود ورزیدن بر دانسته‏ها، و عدم تقلید کورکورانه از هرآنچه نوآوری می‏نماید؛ و میانه روی در نظم و نسق بخشی به امور... به معنای عدم رها سازی تمامی امور و واگذاریآن به فهم‏ها و خواسته‏های مردمان، و عدم تأکید شدید بر قوانین و سختگیری بر انجام مقرّرات؛ و میانه روی در ارتباطات و روابط اجتماعی... به معنای عدم فناء شخصیّت و هویّت فردی آحاد در پای مصالح جامعه، وعدم فروپاشی شخصیّت جامعه در پای مطامع افراد.»[۲]

بدین ترتیب اعتدال و میانه ‏روی در تمامی امور، از مشخـّصه‏ های فرد با تقوی و جامعه و امّت مورد رضایت خدای تبارک و تعالی می‏ باشد. فرد با تقوی اهل اعتدال و میانه روی است نه اهل افراط و تندروی، و جامعۀدینی جامعه ‏ای است که نه غرقه در دنیا طلبی و بهره ‏مندی از حُطام زودگذر دنیاست، و نه یکسره آن را فرو نهاده و تنها به آخرت خویش بیاندیشد، بلکه جامعه ‏ای است مدرن و متمدّن، برخوردار از پیشرفته ‏ترینتکنولوژی روز دنیا، و بهره‏مند از آخرین دستاوردهای علمی جهانی، و دارندۀ دانشمندان خبره در تمامی امور؛ و در عین حال جامعه ‏ای با بالاترین گرایشات معنوی و قوی ‏ترین انگیزه ‏های خدائی، و صاحب همّت‏ هایی بلند در آباد کردن زندگی اخروی خویش. همان که قرآن کریم می فرماید:

- وَابْتَغِ فِیمَا آتَاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیَا(القصص: ۷۷)

با آنچه خدایت داده سرای آخرت را بجوی و سهم خود را از دنیا فراموش مکن

[۱] علامه طباطبائی، ‏ المیزان فی تفسیر القرآن ؛۱۴۱۷؛ ج‏۱، ص۳۱۹

[۲] سید بن قطب بن ابراهیم شاذلی؛فی ظلال القرآن؛۱۴۱۲ ق؛ج‏۱، ص۱۳۱

کد خبر 4549961

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه دینی و مذهبی

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


تست هوش تشخیص دو خواهر : کدام پسر 2 خواهر دارد؟