خدمت «بچه مهندس» به کودکان بیسرپرست/ هدایت تماشاگر بهسوی اتفاقات خوب
گروه هنر ــ کارگردان سریال «بچه مهندس» گفت: موضوع سریال که با آموزههای دینی همخوانی کامل داشت و میتوانست عاملی مهم برای هدایت تماشاگر بهسوی اتفاقات خوب باشد. این اتفاق فکر میکنم در فصل نخست رخ داد و ما شاهد افزایش درخواستکنندگان کودکان بیسرپرست از مراکز مربوطه بودیم.
علی غفاری، کارگردان سینما و تلویزیون در گفت وگو با ایکنا با بیان اینکه تصویربرداری فصل سوم سریال «بچه مهندس» بعد از تعطیلات نوروز آغاز خواهد شد، اظهار کرد: هماکنون حسن وارسته در حال نگارش فیلمنامه فصل سوم بچه مهندس است. در فصل سوم که آخرین سری از این مجموعه تلویزیونی خواهد بود، قصه در زمان حال رخ خواهد داد. در فصل جدید، همان رویکرد دو فصل قبل پیشگرفته خواهد شد، یعنی داستان بهگونهای رخ نخواهد داد که تماشاگر از قصه جلو بیفتد، پس مطمئن باشید در فصل بعد همداستان غیرقابلپیشبینی خواهد بود.
وی درباره روند شکلگیری قصه در فیلم گفت: تمام تلاش من این است که نشان دهم یک بچه چگونه میتواند بدون کمک فرد یا گروهی به تنهایی به موفقیت رسد، بنابراین در فصل اول، آنجایی که هیچ تماشاگری انتظار نداشت یکی از بازیگران اصلی (مامان صدیقه) از دنیا رفت و در فصل دوم هم مادر واقعی جواد (اندیشه فولادوند) توسط نقش منفی سریال (علیرضا اوسیوند) کشته شد. این شکل قصهگویی شاید به مذاق عدهای خوش نیاید، اما به آنچه من در پی آن هستم بیشتر نزدیک است.
این فیلمساز ادامه داد: این فیلم در ابتدا قرار بود در یکفصل تولید شود و هر سه زمان قصه در یک مجموعه مدنظر قرار گیرد، اما وقتی فیلمبرداری را با زمان کودکی جواد آغاز کردیم متوجه شدیم قصه ظرفیت بسیاری بالایی دارد، بنابراین این شکل از تولید را برای بچه مهندس در نظر گرفتیم. اینکه چرا فصل نخست در ماه رمضان پخش شد هم یک دلیل دارد، آنهم موضوع سریال بود که با آموزههای دینی همخوانی کامل داشت و میتوانست عاملی مهم برای هدایت تماشاگر بهسوی اتفاقات خوب باشد. این اتفاق فکر میکنم در فصل نخست رخ داد و ما شاهد افزایش درخواستکنندگان کودکان بیسرپرست از مراکز مربوطه بودیم.
غفاری با بیان اینکه در فصل ۳ دیگر سریال در پرورشگاه تصویربرداری نخواهد شد، گفت: در پایان فصل دوم دیدیم جواد از پرورشگاه خارج شد، پس در فصل سوم هیچ صحنهای در پرورشگاه جلوی دوربین نخواهد رفت، حتی باید بگویم لوکیشنهای این سریال که در پارک ولایت بود، تماماً تخریب شد تا برای کاری دیگر دو بار بتوان از آن استفاده کرد، البته درباره شخصیتها باید بگویم در فصل سوم برخی از شخصیتهای فصلهای گذشته در کار وجود خواهند داشت. برای مثال حتماً «کریم» که تماشاگران بسیار آن را دوست داشتند در مجموعه باز هم حضور خواهد داشت.
وی با بیان اینکه استقبال مردم از این مجموعه برای وی دور از انتظار بود، گفت: اینکه چنین داستانهایی میتواند با مردم ارتباط برقرار کند تا حدی قابل پیشبینی بود، اما این میزان استقبال از سوی مردم برایم دور از ذهن بود. این گفته من نیست، بلکه آماری است که مرکز آمار سیما آن را ارائه کرده است، البته وقتی از کاری استقبال به عمل میآید بهنوعی وظیفه کارگردان برای ادامه کار هم سنگینتر میشود، چون انتظار تماشاگر بالاتر میرود. بگذارید مثالی بزنم. ما میدانستیم شخصیتهای کودک بسیار شیرین هستند، برای همین وقتی میخواستیم نوجوانی جواد را به تصویر کشیم کاری بسیار سخت داشتیم.
این سینماگر ادامه داد: درباره شخصیت جواد خوشبختانه این اتفاق رخ داد، زیرا با توجه به میزان حضور وی در سریال تماشاگر او را پذیرفت، اما درباره شخصیتهایی، چون رسول شاید این خواسته رخ نداد. این تجربه باعث خواهد شد برای فصل سوم ما تلاش بیشتری برای انتخاب بهتر نقشها داشته باشیم، ولی آنچه مشخص است حتماً از بازیگری برای نقش جوانی جواد بهره خواهیم برد که چهرهای شناختهشده باشد تا تماشاگر بتواند با وی ارتباط لازم را برقرار کند.
وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر چرایی استفاده بیشازحد از موسیقی در سریال گفت: آهنگساز فصل اول و دو این کار، یکی نبودند. در فصل نخست میثم مروستی آهنگسازی مجموعه را بر عهده داشت. این آهنگساز بهشدت روی کارهایش حساس است و وقت بسیاری را روی کارش متمرکز میکند، ولی اتفاقی رخ داد که او نتوانست با پروژه همکاری کند. دلیل این عدم همکاری این بود که سیما بهیکباره به ما اطلاع دادند سریال در کنداکتور پخش گذاشته است. ما انتظار این اتفاق را نداشتیم. برای همین وقتی به مروستی پیشنهاد دادم وی به دلیل زمان کم نپذیرفت در مجموعه همکاری داشته باشد، پس باید آهنگسازی انتخاب میکردیم تا بتواند بهسرعت برای ما موسیقی بسازد. با توضیحات که دادم قبول دارم با نظر شما موافقم و موسیقی فصل نخست از بخش دوم این سریال بهتر بود.
این سینماگر درباره شخصیت منفی سریال که نقشش را علیرضا اوسیوند بازی میکرد و اینکه این نقش به تیپ نزدیک شده بود، چنین توضیح داد: انتقاداتی که پیرامون شخصیتپردازی وجود دارد بیشتر به متن کار برمیگردد که فیلمنامهنویس بهتر میتواند به آن پاسخ دهد، ولی بههرحال باید بگویم به دلیل فرصتی کمی که نویسنده داشت باورم من نیز این است که نقش موردنظر بیش از اینکه شخصیت باشد، تیپ است.
این فیلمساز در پاسخ به این نقد که تیپ بودن شخصیت منفی را شاید بتوان به ضعف فیلمنامه مربوط دانست، اما پوشش این کاراکتر به کارگردان مربوط است، چنین توضیح داد: بله اگر میخواستیم بهطور واقعی شخصیت منفی را به لحاظ پوشش تصویر کنیم مطمئناً برای او کروات انتخاب نمیکردم، چون با منافعی که آن شخصیت در پی آن بود، همسو نبود. او باید پوششی مردمفریب میداشت که با آدمهای اواخر دهد ۷۰ یا اوائل دهه ۸۰ شباهت داشت، اما این نکته را باید در نظر داشته باشید، سیما چارچوبهایی دارد که ما نمیتوانیم از آن فراتر رویم، پس در برخی مواقع ممکن است چنین کلیشههایی پیش آید.
کارگردان فیلم سینمایی «استرداد» درباره بودجه سریال هم اینگونه توضیح داد: من از میزان دقیق هزینههایی که برای پروژه شده اطلاع دقیقی ندارم، برای همین بهتر است این سؤال از تهیهکننده پرسیده شود، اما همین اندازه میگویم در مقایسه با بسیاری از کارهای تلویزیون این سریال هزینه کمتری داشته است.
وی در انتهای این گفت وگو درباره گرایشات دینی در سریال بچه مهندس گفت: اگر بخواهم درباره مفهومی خاصی در این سریال بهعنوان توجهات دینی سریال حرف بزنم در حق دیگر مضامین این سریال کملطفی شده است، زیرا به نظرم هر آنچه در کار میبینید منبعث از آموزههای دین و اخلاقی است.
وی درباره روند شکلگیری قصه در فیلم گفت: تمام تلاش من این است که نشان دهم یک بچه چگونه میتواند بدون کمک فرد یا گروهی به تنهایی به موفقیت رسد، بنابراین در فصل اول، آنجایی که هیچ تماشاگری انتظار نداشت یکی از بازیگران اصلی (مامان صدیقه) از دنیا رفت و در فصل دوم هم مادر واقعی جواد (اندیشه فولادوند) توسط نقش منفی سریال (علیرضا اوسیوند) کشته شد. این شکل قصهگویی شاید به مذاق عدهای خوش نیاید، اما به آنچه من در پی آن هستم بیشتر نزدیک است.
این فیلمساز ادامه داد: این فیلم در ابتدا قرار بود در یکفصل تولید شود و هر سه زمان قصه در یک مجموعه مدنظر قرار گیرد، اما وقتی فیلمبرداری را با زمان کودکی جواد آغاز کردیم متوجه شدیم قصه ظرفیت بسیاری بالایی دارد، بنابراین این شکل از تولید را برای بچه مهندس در نظر گرفتیم. اینکه چرا فصل نخست در ماه رمضان پخش شد هم یک دلیل دارد، آنهم موضوع سریال بود که با آموزههای دینی همخوانی کامل داشت و میتوانست عاملی مهم برای هدایت تماشاگر بهسوی اتفاقات خوب باشد. این اتفاق فکر میکنم در فصل نخست رخ داد و ما شاهد افزایش درخواستکنندگان کودکان بیسرپرست از مراکز مربوطه بودیم.
غفاری با بیان اینکه در فصل ۳ دیگر سریال در پرورشگاه تصویربرداری نخواهد شد، گفت: در پایان فصل دوم دیدیم جواد از پرورشگاه خارج شد، پس در فصل سوم هیچ صحنهای در پرورشگاه جلوی دوربین نخواهد رفت، حتی باید بگویم لوکیشنهای این سریال که در پارک ولایت بود، تماماً تخریب شد تا برای کاری دیگر دو بار بتوان از آن استفاده کرد، البته درباره شخصیتها باید بگویم در فصل سوم برخی از شخصیتهای فصلهای گذشته در کار وجود خواهند داشت. برای مثال حتماً «کریم» که تماشاگران بسیار آن را دوست داشتند در مجموعه باز هم حضور خواهد داشت.
وی با بیان اینکه استقبال مردم از این مجموعه برای وی دور از انتظار بود، گفت: اینکه چنین داستانهایی میتواند با مردم ارتباط برقرار کند تا حدی قابل پیشبینی بود، اما این میزان استقبال از سوی مردم برایم دور از ذهن بود. این گفته من نیست، بلکه آماری است که مرکز آمار سیما آن را ارائه کرده است، البته وقتی از کاری استقبال به عمل میآید بهنوعی وظیفه کارگردان برای ادامه کار هم سنگینتر میشود، چون انتظار تماشاگر بالاتر میرود. بگذارید مثالی بزنم. ما میدانستیم شخصیتهای کودک بسیار شیرین هستند، برای همین وقتی میخواستیم نوجوانی جواد را به تصویر کشیم کاری بسیار سخت داشتیم.
این سینماگر ادامه داد: درباره شخصیت جواد خوشبختانه این اتفاق رخ داد، زیرا با توجه به میزان حضور وی در سریال تماشاگر او را پذیرفت، اما درباره شخصیتهایی، چون رسول شاید این خواسته رخ نداد. این تجربه باعث خواهد شد برای فصل سوم ما تلاش بیشتری برای انتخاب بهتر نقشها داشته باشیم، ولی آنچه مشخص است حتماً از بازیگری برای نقش جوانی جواد بهره خواهیم برد که چهرهای شناختهشده باشد تا تماشاگر بتواند با وی ارتباط لازم را برقرار کند.
وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر چرایی استفاده بیشازحد از موسیقی در سریال گفت: آهنگساز فصل اول و دو این کار، یکی نبودند. در فصل نخست میثم مروستی آهنگسازی مجموعه را بر عهده داشت. این آهنگساز بهشدت روی کارهایش حساس است و وقت بسیاری را روی کارش متمرکز میکند، ولی اتفاقی رخ داد که او نتوانست با پروژه همکاری کند. دلیل این عدم همکاری این بود که سیما بهیکباره به ما اطلاع دادند سریال در کنداکتور پخش گذاشته است. ما انتظار این اتفاق را نداشتیم. برای همین وقتی به مروستی پیشنهاد دادم وی به دلیل زمان کم نپذیرفت در مجموعه همکاری داشته باشد، پس باید آهنگسازی انتخاب میکردیم تا بتواند بهسرعت برای ما موسیقی بسازد. با توضیحات که دادم قبول دارم با نظر شما موافقم و موسیقی فصل نخست از بخش دوم این سریال بهتر بود.
این سینماگر درباره شخصیت منفی سریال که نقشش را علیرضا اوسیوند بازی میکرد و اینکه این نقش به تیپ نزدیک شده بود، چنین توضیح داد: انتقاداتی که پیرامون شخصیتپردازی وجود دارد بیشتر به متن کار برمیگردد که فیلمنامهنویس بهتر میتواند به آن پاسخ دهد، ولی بههرحال باید بگویم به دلیل فرصتی کمی که نویسنده داشت باورم من نیز این است که نقش موردنظر بیش از اینکه شخصیت باشد، تیپ است.
این فیلمساز در پاسخ به این نقد که تیپ بودن شخصیت منفی را شاید بتوان به ضعف فیلمنامه مربوط دانست، اما پوشش این کاراکتر به کارگردان مربوط است، چنین توضیح داد: بله اگر میخواستیم بهطور واقعی شخصیت منفی را به لحاظ پوشش تصویر کنیم مطمئناً برای او کروات انتخاب نمیکردم، چون با منافعی که آن شخصیت در پی آن بود، همسو نبود. او باید پوششی مردمفریب میداشت که با آدمهای اواخر دهد ۷۰ یا اوائل دهه ۸۰ شباهت داشت، اما این نکته را باید در نظر داشته باشید، سیما چارچوبهایی دارد که ما نمیتوانیم از آن فراتر رویم، پس در برخی مواقع ممکن است چنین کلیشههایی پیش آید.
کارگردان فیلم سینمایی «استرداد» درباره بودجه سریال هم اینگونه توضیح داد: من از میزان دقیق هزینههایی که برای پروژه شده اطلاع دقیقی ندارم، برای همین بهتر است این سؤال از تهیهکننده پرسیده شود، اما همین اندازه میگویم در مقایسه با بسیاری از کارهای تلویزیون این سریال هزینه کمتری داشته است.
وی در انتهای این گفت وگو درباره گرایشات دینی در سریال بچه مهندس گفت: اگر بخواهم درباره مفهومی خاصی در این سریال بهعنوان توجهات دینی سریال حرف بزنم در حق دیگر مضامین این سریال کملطفی شده است، زیرا به نظرم هر آنچه در کار میبینید منبعث از آموزههای دین و اخلاقی است.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام