مبانی نظریِ حادثه تروریستی زاهدان/جنایاتی که «تکفیر» به اسلام تحمیل می کند


مبانی نظریِ حادثه تروریستی زاهدان/جنایاتی که «تکفیر» به اسلام تحمیل می کند

تلقی غلط پیروان تکفیر از توحید و شرک که با ادعای اسلامّیت درآمیخته، باعث می شود آنها به راحتی و به اسم دین دست به کشتار و قتل مردم بی دفاع بزنند؛ در حالی که اسلام دین سلم و صلح است و کشتن یک نفر را کشتن بشریت تلقی می کند.

خبرگزاری شبستان، گروه اندیشه: حادثه تروریستی زاهدان که طی آن جمعی از مدافعان امنیت کشور به مقام رفیع شهادت نائل، علاوه بر همه تلخی ها و دردی که بر جان نه فقط ایران و تشیع بلکه هر آزاده ای در جهان تحمیل کرد، بار دیگر خطر جریان تکفیر و حامیان آن را به اسلام و تشیع و فراتر از آن انسان و انسانیت گوشزد کرد.

خبر مربوط به حمله تروریستی زاهدان را اینجا بخوانید.

تفکری که زمانی سوریه را میدان جولان یافته و با ایجاد جنگ داخلی در آنجا، زن و کودک را بدون هیچ گناهی سر می برید و فجایعی همچون جهاد نکاح، آموزش شقی ترین جنایات به کودکان و ... را به اسم دین در معرض دید قرار داد، وقتی دیگر عراق را عرصه ابراز وجود یافت و به جان مردم زجرکشیده و بی دفاع آن دیار افتاد و یا چون به همت سربازان گمنام امام زمان(عج) هرگز فرصت حضور در ایران اسلامی را نیافت، کوشید تا باری در سایه مراسم رژه و زمانی در سایه شادی های جشن 40 سالگی انقلاب و در حادثه تلخ زاهدان قصد جان مردم و نیروهای دفاعی امنیتی کشور را از طریق نفوذ در عناصر ناآگاه و در دام افتاده، کند.

مبانی نظریِ حادثه تروریستی زاهدان/جنایاتی که «تکفیر» به اسلام تحمیل می کند

لذا با عبور از ظاهر ماجرا که تلخ و جانکاه است به پشت پرده و فلسفه این اقدامات می رسیم، پشت پرده ای که سبب می شود انسان چنین شقی و قسی القلب شود که بدون هیچ گونه رحم و دلسوزی و صرفاً به بهانه اختلاف مذهبی، آنهم به اسم دین و مکتب و به انگیزه هایی همچون دیدار رسول خدا(ص)، ورود به بهشت و امثال آن دست به خون مسلمانان بشوید و از جای انداختن ردِّ خون بیگناهان بر جان خویش هراسی نداشته باشد.

«تکفیر»، تفکر خانمان سوزی که سال ها است همچون سرطان بر جان جهان اسلام و مسلمانان افتاده، چنین کارکردی دارد و برای همین هم است که دلارهای نفتی برای تقویت آن هزینه می شود، چون کاری را که در گذشته استکبار و استعمار با اتلاف سرمایه های انسانی و مادی خود انجام می دادند، این تفکر و پیروان اش بدون دردسر و به سهولت انجام می دهند و اسلام هراسی و اسلام ستیزی به دست به ظاهر مسلمانان انجام می شود.

چنان که رهبر معظم انقلاب در دیدار با شرکت‌کنندگان در «کنگره‌ى جهانى‌ جریانهاى افراطى و تکفیرى از دیدگاه علماى اسلام» بیان کردند: «یک نکته‌ى غیرقابل‌انکارى وجود دارد، و آن این است که جریان تکفیر و حکومتهایى که پشتیبان و حامى آن هستند، کاملاً در جهت نیّات استکبار و صهیونیسم دارند حرکت می کنند؛ کار آنها در جهت هدف هاى آمریکا و دولت هاى استعمارى اروپا و رژیم اشغالگر صهیونیستى است؛ شواهدى این معنا را قطعى می کند. جریان تکفیر ظاهر اسلامى دارد امّا عملاً در خدمت جریان هاى استعمارى و استکبارى و سیاسى بزرگى است که علیه دنیاى اسلام دارند کار می کنند؛ شواهد روشنى وجود دارد، از این شواهد نمی شود گذشت.»

جالب آنکه این تفکر و حامیان اش نسبت به انقلاب اسلامی ایران نفرتی دیرینه دارند، نفرتی که بی تردید از روی کار آمدن نظام قدرتمند شیعی و الهام بخشی آن به جریان های بیدارگرایانه در جهان اسلام ریشه می گیرد و باعث می شود در مواضع مختلف بکوشند شیرینی دستاوردهای نظام و انقلاب را به کام ملت تلخ کنند. برای همین است که در زاهدان تنها دو روز بعد از راهپیمایی باشکوه و بی نظیر یوم الله 22 بهمن آنهم در 40 سالگی انقلاب، عملیات تروریستی علیه مدافعان امنیت کشور به دست گروه جیش العدل (جیش الظلم) را رقم زدند تا بیش از پیش چهره کریه تکفیر را به دنیا بشناسانند.

حجت الاسلام «سیدمهدی علیزاده موسوی» در تشریح چرایی حوادث تروریستی گروهک های تکفیری و با بیان اینکه چنین جنایاتی ثابت می کند این گروه ها تعامل ناپذیر هستند، اظهار کرد: این جنایات نظیر اتفاقی که در جریان رژه نیروهای مسلح در اهواز افتاد، نشان داد که جریان تکفیر یک ویروس است و هیچ وقت ویروس را نمی توان اصلاح کرد، اگر بدن گرفتار ویروس شود راه معاجله دارد ولی خود ویروس را نمی توان معالجه کرد بلکه باید از بین برود.

مبانی نظریِ حادثه تروریستی زاهدان/جنایاتی که «تکفیر» به اسلام تحمیل می کند

رئیس موسسه بین المللی البیان با بیان اینکه گروه های تکفیری نظیر داعش بویی از گفت وگو و منطق نبرده اند، تصریح کرد: رویکرد آنها نظامی و بدون فکر و ریشه است، برای مقابله با این اتفاق باید دو رویکرد داشته باشیم که شامل بسیج علمی و بسیج عملیاتی و رویکرد امنیتی است. بسیاری از این افراد، فریب خوردگانی هستند که آلت دست گروه هایی مثل داعش می شوند. اگر در تثبیت اندیشه اسلامی میان جوانان تلاش کنیم و باورهای شیعی و اسلامی را تعمیق دهیم، نفوذ این جریان ها در جوانان به حداقل می رسد، از سوی دیگر باید رویکرد امنیتی خود را تقویت کنیم چرا که هر یک از این رویکردها بدون دیگری عقیم می ماند.

وی با بیان اینکه رویکرد علمی فرهنگی در مقابله با تفکر تکفیری از اهمیت بیشتری برخوردار است، ابراز کرد: کسی که عملیات انتحاری انجام می دهد یعنی از جان خود دست شسته و به فکر مسائل اقتصادی نیست، چراکه می داند کشته می شود. این نشان می دهد که روی فکر و اندیشه این افراد کار شده، بنابر این، باید با حضور علمی و فرهنگی خود برای مقابله با این جریان ها کار کنیم. مردم نیز باید همبستگی و همراهی و همدلی خود را بیشتر نشان دهند و همکاری و تعامل دستگاه های امنیتی و مطالعاتی بیشتر شود.

حجت الاسلام علیزاده موسوی درباره چرایی این همه معاضدت تفکیری ها و جریان های انحرافی تروریستی با انقلاب اسلامی، بیان کرد: همانطور که ذات انقلاب ما فرهنگی است، در ذات خود مقابله با جریان های انحرافی را دارد؛ البته از آن سو دشمنان هم تلاش گسترده ای را برای مقابله با جمهوری اسلامی در پیش گرفته اند تا جایی که شاید هیچ کشوری مانند ایران آماج حملات مختلف از سوی مراکز و کانون های مختلف انحرافی نباشد. برای مثال امروزه فقط چندین شبکه فارسی زبان، عقاید وهابیت را تبلیغ و القاء می کنند.

وی تاکید کرد: یا آنکه وهابیت بر گروه های حاشیه خلیج فارس سرمایه گذاری های کلان کرده تا از این طریق در ایران نفوذ کند که این همه تلاش در جنگ نرم را کنار تحریم ها و جنگ های اقتصادی بگذاریم، بدون اغراق هیچ کشوری نمی توانست آن را تحمل و اینچنین هویت و همگرایی اش را حفظ کند؛ اما به لطف الهی، علی رغم همه این حملات فرهنگی که با جنگ اقتصادی توام شده جمهوری اسلامی ایران در اوج ایستاده است.

حجت الاسلام علیزاده موسوی در پایان خاطرنشان کرد: باید افراد را نسبت به دین دردمند و دغدغه مند کنیم، تا کسی درد و سوز دین نداشته باشد نمی تواند به نیروی قوی در مقالبه با جریان های انحرافی تبدیل شود، اگر اهمیت مبارزه با تفکرات انحرافی تبیین نشود، مخاطب نمی تواند واکنش نشان دهد اگر افراد را نسبت به دین دردمند کنیم این افراد بدون نیاز به واسطه های فرهنگی و به طور خودجوش به میدان مبارزه می آیند. اینکه جوانی از اروپا بیاید و در سوریه دست به کشتار و انتحار بزند، برای آن است که در او انگیزه های توهمی ایجاد شده است.

مبانی نظریِ حادثه تروریستی زاهدان/جنایاتی که «تکفیر» به اسلام تحمیل می کند

بنابر آنچه بیان شد می توان دریافت واژه «تکفیر» خود گویای واقعیت پیروان و طرز تفکر آنها است. تلقی غلط پیروان تکفیر از توحید و شرک که با ادعای اسلامّیت درآمیخته، باعث می شود آنها به راحتی دست به کشتار و قتل مردم بی دفاع بزنند، در حالی که علی رغم تلاش آنها و اربابان و حامیان شان برای مخابره تصویر خشن از اسلام و مسلمانی به جهان، اسلام در عمل ثابت کرده که دین سلم و صلح و آرامش است چنان که خدای متعال در قرآن کریم می فرماید: «مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا؛ هر کس کسى را جز به قصاص قتل یا [به کیفر] فسادى در زمین بکشد چنان است که گویى همه مردم را کشته باشد و هر کس کسى را زنده بدارد چنان است که گویى تمام مردم را زنده داشته است».

این تاکید نشان می دهد اسلام نه تنها هرگز قتل و کشتار را نمی پذیرد بلکه بشدت آن را مذموم می داند، لذا آنچه تروریست های تکفیری همچون جیش الظلم انجام می دهند چهره اسلام را تخریب نمی کند بلکه بیش از پیش فاصله این مزدوران استکبار با اسلام اصیل را نشان می دهد.

پایان پیام/9

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه دینی و مذهبی

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


تقویم حجامت 1403