گفتن از سادگی دشمن پنهان سخت است
درکمینن همه ایام ، حیلۀ شیطان سخت است
ساختن ازکوه وکمر، حریف زیرک به چکار
دست خالی عبوراز، کوه وبیابان سخت است
گرچه باران رحمت است و عامل راز بقاء
چون نباشد جای امن سیل خروشان سخت است
در میان گل و لای و، ویرانه های سیل زده
شادی و هلهله های زیر باران سخت است
درگلویم گیر کرده یک نفس راحت کشیدن
شاهدی بر ناله های بی امان سخت است
چونکه می بینند همه ، وضع فلاکت بار ما
سربزیربرف بردن ، باحال پریشان سخت است
آه که من مژده دارم ، ازصف گوشت و پنیر
دیدن کباب برگ و بال بریان سخت است
در خبرها من شنیدم در چهل سال دگر
ساده گردد مردن وبودن انسان سخت است
ارمغان (علی محمدی)
درکمینن همه ایام ، حیلۀ شیطان سخت است
ساختن ازکوه وکمر، حریف زیرک به چکار
دست خالی عبوراز، کوه وبیابان سخت است
گرچه باران رحمت است و عامل راز بقاء
چون نباشد جای امن سیل خروشان سخت است
در میان گل و لای و، ویرانه های سیل زده
شادی و هلهله های زیر باران سخت است
درگلویم گیر کرده یک نفس راحت کشیدن
شاهدی بر ناله های بی امان سخت است
چونکه می بینند همه ، وضع فلاکت بار ما
سربزیربرف بردن ، باحال پریشان سخت است
آه که من مژده دارم ، ازصف گوشت و پنیر
دیدن کباب برگ و بال بریان سخت است
در خبرها من شنیدم در چهل سال دگر
ساده گردد مردن وبودن انسان سخت است
ارمغان (علی محمدی)