تکرار شبهات نخ نما شده از زبان مطهری: فکر نمیکنم نامه منسوب به امام درباره عزل منتظری، از امام باشد/ آیتالله مشکینی: بنده شهادت میدهم که نامه، نامه امام خمینی است/ مطهری حتی نمیداند نامه امام به محتشمی پور مربوط به چه سالی است!
علی مطهری یا هیچ اطلاعاتی از این نامه ها ندارد و از روی بی اطلاعی اش چنین شبهه نخ نما شده ای که بار ها پاسخ داده شده است را تکرار میکند که بعید است چنین باشد و یا این که از روی غرض ورزی و سیاسی بازی چنین سخنان عوامانهای را به زبان میآورد.
گروه سیاسی-رجانیوز: چند سالی میشود که طرفداران مرحوم منتظری و اعضای وابسته به نهضت آزادی با طرح شبهاتی پیرامون دو نامه مهم امام خمینی(ره) در عزل منتظری و غیر قانونی دانستن حزب نهضت آزادی، سعی در تحریف تاریخ دارند. این طبیعی است که جریان منتسب به بیت مرحوم منتظری و مهندس بازرگان و نهضت آزادی برای ترمیم وجهه خودشان، تاریخ را انکار کنند. اما در این بین برخی از اشخاص نیز هستند که بدون وابستگیشان به این دو گروه، خواسته یا نا خواسته در ذبح تاریخ به شبهه افکنان کمک میکنند.
به گزارش رجانیوز، پس از اینکه علی مطهری در گفتگو با برنامه «رو در رو»، درباره نامه امام خمینی(ره) به منتظری و همچنین نامه ایشان به حجتالاسلام محتشمی پور وزیر وقت کشور، در ارتباط با نهضت آزادی گفت: «نهضت آزادی ایران یک گروه با سابقه اسلامی است. فکر نمیکنم نامه منسوب به امام درباره نهضت آزادی، واقعا از امام باشد،نامه مربوط به آقای منتظری هم بعید میدانم از امام باشد.» حمید انصاری قائم مقام مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی در تکذیب این صحبتهای مطهری عنوان کرد: «در کمال ناباوری برادر عزیز جناب آقای علی مطهری در مصاحبهای تصریح کردند که در انتساب نامه معروف به نامه ٦ فروردین متعلق به امام و خطاب به آیت الله منتظری و هم چنین در انتساب نامه امام درباره اعضای نهضت آزادی، شک دارند. بیان این مطلب که تا کنون در موارد بسیار توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام مورد تبیین قرار گرفته، آن هم از ناحیه نایب رییس مجلس بسیار جای تعجب و تأسف دارد.»
پس از این، علی مطهری بار دیگر در مصاحبهای ادعای خود را تکرار کرده و در ارتباط با نامه تاریخی امام خمینی در عزل منتظری گفته است:« اساساً آن نوع بیان شباهتی با ادبیات امام( ره) ندارد. مضاف بر آنکه از فروردین ۶۷ به بعد امام بیمار بودند و خیلی در جریان امور نبودند. علاوه بر این خط امام هم مورد تشکیک است. به عبارت دیگر این تردید وجود دارد که آیا این دستخط امام هست یا خیر. لذا از این جهت به نظر نمیرسد که نامه ۶۸/۱/۶ و ۶۸/۱/۸ هر دو از امام باشد به طوری که در یکجا یک نفر را به قعر جهنم و در جای دیگر به آسمان بردهاند. اینها با هم همخوانی ندارند.»
علی مطهری یا هیچ اطلاعات تاریخی از این نامه ندارد و از روی بی اطلاعی اش چنین شبهه نخ نما شده ای که بار ها پاسخ داده شده است را تکرار میکند که بعید است چنین باشد و یا این که از روی غرض ورزی و سیاسی بازی چنین سخنان عوامانهای را به زبان میآورد.
آیا ماهیت نامه امام خمینی در عزل منتظری مشکل دارد؟
مرحوم منتظری در خاطراتاش تلویحاً تایید میکند که نامه ۶۸/۱/۶ متعلق به امام خمینی است: «در این دو سه ماه آخر، چه مسایلی پیش آمده بود و چه گزارشهایی به ایشان داده بودند که ذهن امام را ملکوک کرده و ایشان را عصبانی کرده بود و زمینه شد برای نامه ۶۸/۱/۶، من نمیدانم...»
علاوه بر این، پس از صدور نامه مذکور، به گفته آیتالله ریشهری که وزیر اطلاعات وقت بوده است« آقایان خامنهای، مشکینی، هاشمی و امینی برای پیشگیری از ارسال و حداقل، عدم انتشار آن، خدمت امام رسیدهاند و امام، به رغم اصرار آنها، با ارسال نشدن نامه موافقت نکردند. تنها موافقت کردند که موقتاً منتشر نشود. در واقع، پس از تمکین آقای منتظری از دستور امام و اعلام کنارهگیری از قائم مقامی رهبری، امام، دستور میدهند نامه یاد شده منتشر نشود.»
گفتنی است که سه نفر از حاضران در آن جلسه، در پاسخ به درخواست حجتالاسلام و المسلمین آقای سید حسن خمینی، گزارش ملاقات یاد شده را نوشتهاند و متن آن موجود است. از جمله آیت الله مشکینی که در پاسخ خود، ضمن اشاره به جلسه یاد شده، نوشته است: «صحبت در اطراف انتشار و عدم انتشار نامه مزبور بود و از معظم له درخواست عدم انتشار یا تخفیف مفاد آن میشد، و اگر کسی در آن حال، سخنان ایشان را درباره آقای منتظری میشنید، نه فقط یقین میکرد نامه، نامه ایشان است، بلکه یقین میکرد که ایشان در نوشتن نامه، ارفاق نموده و رعایت برخی مصالح را کرده است...به هر حال، بنده میدانم و شهادت میدهم که نامه فوق الذکر، نامه معظم له و مطالب آن، منظور ایشان بوده.»
همچنین آیت الله ری شهری در کتاب "سنجه انصاف" خود که به بررسی وقایع مروبط به برکناری آیت الله منتظری پرداخته است در قسمتی از این کتاب به ماجرای قرائت نامه آیت الله منتظری خطاب به امام اشاره می کند و می نویسد که «سید حسن خمینی از نوادگان امام نقل کرده است موقعی که صدا و سیمای جمهوری اسلامی متن نامه را در اخبار ساعت 14 پخش کرد سید حسن خمینی نزد امام بود و کسی نیز در منزل نبوده و زمانی که امام خبر را شنیدن سه بار فرمودند : " خدا لعنت کند مهدی هاشمی را"»
با همه این ها باید از علی مطهری پرسید که فقیه باهوشی مانند آقای منتظری، که خود اعتراف میکند نامه ۶۸/۱/۸ را در پاسخ به نامه ۶۸/۱/۶ امام و با فکر خود نوشته و نه با املا و اصرار آقایان نوری و دری و یا مرحوم سید احمد خمینی، چرا همان وقت، متوجه نشد که متن نامه منتسب به امام، مضطرب است و اضطراب آن، حاکی از آن است که امام، آن را ننوشته؟ بلکه به امام نوشت که: «مرقومه شریفه مورخ ۶۸/۱/۶ واصل شد...»
چگونه آقای منتظری وقتی که نامه ۶۸/۱/۶ را ملاحظه کرد، نفهمید که این نامه، امام را همکار خدا قلمداد کرده و بر پایه تهمتهای ناروا و شاخدار، حکم قعر جهنم را برای او صادر کرده است و به همین جهت، باید در صدور آن از امام، تشکیک کرد، و لا اقل، در پاسخ آن نباید نوشت: «ضمن تشکر از ارشادات و راهنمایی حضرت عالی... خود را ملزم به اطاعت و اجرای دستورات حضرت عالی میدانم؛ زیرا بقا و ثبات نظام اسلامی، مرهون اطاعت از مقام معظم رهبری است»؟
دفاع ناشیانه علی مطهری از نهضت آزادی
علی مطهری علاوه بر اینکه در نامه عزل منتظری تردید ایجاد میکند، نامه امام خمینی به محتشمی پور در غیر قانونی خواندن نهضت آزادی را نیز زیر سوال برده و میگوید: «به نظرم نامه نهضت آزادی هم همینطور است و من بعید میدانم که این نامه از امام باشد. به نظرم هم به لحاظ محتوایی و هم به جهت تطبیق دستخط این نامه نمیتواند منسوب به امام باشد» و در پاسخ به این سوال که چه دلیلی وجود دارد که بخواهند نامه ها را به امام منتسب کنند؟ میگوید: «شاید برخی به دنبال حذف برخی گروهها بودند به همین دلیل دست به چنین کاری زدند.»
حجتالاسلام موسوی تبریزی که در دهه شصت مسئولیت دادستانی کل انقلاب اسلامی را بر عهده داشت طی گفتگویی که در سال 93 در این باره داشت، میگوید: «احمدآقا در آن جلسات شرکت و مسائل را یادداشت میکرد که عین صحبتها را به امام منتقل کند و عین عبارتهای امام را به ما میگفت. حتی اعلامیهها را که بعد از سال ۶۶ یکی، دو سال بود که بعضی نوشتهها را امام املا میکرد و احمد آقا مینوشت. بعد امام آن را میخواندند و من دیده بودم که بعضی کلمات را کم و زیاد و اصلاح و امضا میکردند. حتی در برخی نامهها مثل نامههای نهضت آزادی و نامه معروف ششم فروردین ۶٧ که خط احمد آقاست و خودش به من اینها را گفت، امضای امام بود.»
موسوی تبریزی با اشاره به شکایت بازرگان از مرحوم سید احمد خمینی نیز عنوان میکند که «عین عبارات این دو نامه مورد تایید امام بود. آقای بازرگان شکایت کرده بود و خط منتسب به امام را مورد تشکیک قرار داده بود. آقای محتشمی شکایت را پیش احمد آقا آورد. من آن شب آنجا بودم. آنجا صحبت شد و احمد آقا گفت واقعش این است که امضای امام است.»
استدلالی که مطهری برای این اظهاراتش میآورد این است که از آنجایی که از سال 67 به بعد امام در بستر بیماری بوده اند از همین رو مرحوم سید احمد خمینی از روی دشمنی با نهضت آزادی نامه مذکور را بدون اطلاع امام نوشته است!: «مضاف بر آنکه از فروردین ۶۷ به بعد امام بیمار بودند و خیلی در جریان امور نبودند.»
این درحالی است که تاریخ نامه امام خمینی(ره) به وزیر وقت کشور در غیر قانونی دانستن فعالیت های نهضت آزادی، سال 66 است.
شبهه افکنی در این دو نامه تاریخی حضرت امام خمینی(ره) موضوع جدیدی نیست و به کرّات پاسخ داده شده است. از شخصی مثل علی مطهری که نائب رییس مجلس شورای اسلامی است و نام شهید مطهری را با خود یدک میکشد انتظار نمیرود که صرفاً از روی غرض ورزی و بدون پشتوانه مطالعه تاریخ انقلاب اسلامی به اظهار نظراتی بپردازد که مایه سوءاستفاده جریان لیبرال در تخریب وجهه امام خمینی شود. هر چند که بنا به گفته خود مطهری، این تردید اش در دو نامه یاد شده، نظر شخصی ایشان باشد.