خمینی عصا داشت یا عبا؟ - سید عمادالدین محمودی*
در سکانس پایانی فیلم «چ» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا، بابک حمیدیان، بازیگر نقش شهید اصغر وصالی، فرمانده گروه موسوم به «دستمال سرخها»، همزمان با پخش دستور امام، مبنیبر اعزام نیرو به پاوه کردستان، رو به شهید چمران میگوید: «خمینی عصاشو بلند کرده»!
«آصف بیات» در کتاب مهم و برجسته خود، «سیاستهای خیابانی»، مینویسد: مفهوم فراگیر «انقلاب» بهعنوان عالیترین نوع تغییر، گونهگونی درک مردم از تغییر را نادیده میگیرد. تنوع موجود در جامعه را میپوشاند، مناقشهها را کوچک میشمارد و در عوض، بر یک زبان باشکوه و یگانه تأکید میکند. هرچند سرکوب تنوع و اختلاف از سوی گفتار غالب رهبری، معمولاً علیه صدای مردم معمولی و فاقد قدرت، تهیدستان و اقلیتها و زنان و دیگر عناصر جزئیتر جامعه عمل کرده است.
انقلاب ذاتاً پدیدهای تکثرزداست. آنچه جوامع پساانقلابی را از یکدیگر متمایز میکند، نسبت گروههای سیاسی و گروههای اجتماعی است. پس از پیروزی انقلاب در ایران، قدرت اجتماعی، قدرت سیاسی را در بر گرفت و این وضعیت وجه تمایز انقلاب اسلامی با رژیمهای توتالیتر است. در نظامهای توتالیتر همهچیز سیاسی است، جز سیاست و گروههای سیاسی، قدرت اجتماعی را در اختیار دارند.
فضای متکثر در دوره ابتدایی انقلاب بهواسطه درگیری گروهها، ورود به فاز مسلحانه و غلبه چپگرایی، فضای سیاسی ایران را ناپایدار میکرد. بعد از 30 خرداد 60 و وقوع جنگ تحمیلی، با حذف گروهای چپگرا (مجاهدین خلق و مارکسیستها)، فضای حاکم بر نیروهای سیاسی از دوگانه «مکتبی – مجاهد»، به دوگانه «چپ – راست» تغییر کرد. ترورها و شورش مسلحانه مجاهدین خلق، کودتای نوژه، واکنش امام به اعتراض جبهه ملی به حکم قصاص و مسائلی از این دست مسبب چنین وضعیتی بود، تا اختلافات نیروهای انقلابی از طریق فرآیند غیرسیاسی حل شود.
دوره جدید که با عزل ابوالحسن بنیصدر و روی کارآمدن دولت رجایی آغاز میشد، آغاز صفبندی جدید در بدنه نیروهای مکتبی بود. پذیرش رهبری امام، اتکا به اسلام فقاهتی و مرزبندی با گروهای چپ و نهضت آزادی از مهمترین خصیصههای مکتبیها بود. با فتح لانه جاسوسی، انقلاب دوم در بدنه حاملان گفتار انقلاب اسلامی صورت پذیرفت. اگر انقلاب اسلامی قیام اسلامگرایان علیه رژیم شاه بود، انقلاب دوم، قیام جوانان پیرو اسلام انقلابی علیه تکنوکراتهای بالای شهرنشین بود.
در چنین شرایطی نقش امام بود که همچنان سیاست را به معنای بسیج نیروهای اجتماعی در راستای پیشبرد اهداف انقلاب معنا میکرد. حمایت امام از دانشجویان تحکیمی جهت حضور و ارائه لیست انتخاباتی در انتخابات مجلس دوم آغاز این راه بود؛ راهی که طلیعهاش حمایت امام از دانشجویان پیرو خط امام در جریان تسخیر لانه جاسوسی آمریکا تلقی میشد. امام در جریان انتخابات مجلس دوم، در برابر جریان روحانیت که تنها خود را مستحق در معرض رای قرار گرفتن میخواند، ایستاد تا همه نیروها در پیشبرد امور احساس مشارکت داشته و ایفای نقش نمایند. این وضعیت در تمام دوره حیات امام ساری و جاری بود.
در آستانه انتخابات مجلس سوم، امام با سخنرانی مشهور خود در باب «اسلام آمریکایی» عملاً فضا را برای جریان چپ هموار ساخت. با این وجود و علیرغم درخواست سران جناح راست، امام پیش از انتخابات موضع خود را روشن نکرد. اما با پیروزی جناح چپ در انتخابات، امام بسیاری از نیروهای شاخص جناح راست را در مناصب دیگر حکومتی جای داد تا همچنان موازنه قوا را پیش ببرد. از این منظر، خصلت و ویژگی رهبری امام، مختص یک جریان و جناح خاص سیاسی نبود. همین ویژگی بود که سطح رهبری امام را در مقام رهبر و مراد یک حزب یا جناح خاص تقلیل نمیداد.
با این وجود، پایبندی به اصول و بیان صریح مواضع امام، سبب میشد تا بسیاری از مشکلات یا چالشهای نیروهای سیاسی بدل به «بحران» نشود و همه گروههای مکتبی بتوانند سیاستورزی کنند. استقبال امام از انشعاب مجمع روحانیون از جامعه روحانیت مبارز، و دفاع صریح امام از نخستوزیر دفاع مقدس از جمله این موارد بود. با این وجود و با مخالفت 99 نفر از نمایندگان مجلس با ادامه نخستوزیری میرحسین موسوی، فضای سیاسی کشور دستخوش نارسایی و تلاطم نمیشد. بههمین معنا امام همه نیروهای سیاسی را زیر عبای خود داشت و در قامت یک رهبر سیاسی جامعه را به پیش میبرد و تکثر را به رسمیت میشناخت و آن را مدیریت میکرد.
بر همین اساس بود که دعوت امام از مردم و نیروهای نظامی در برخورد با شورشهای کردستان و ترکمن صحرا هم نه بهواسطه عصای جادویی، بلکه بهخاطر همین مشی، منش و بینش صورت پذیرفته بود. این مشی و منش بود که جوانان انقلابی چون شهید اصغر وصالی، هویت خود را از امام روحالله میگرفتند تا آزادانه در برابر آنچه انحراف انقلاب از آزادی و عدالت میدانستند، به پشتوانه وی در برابرش ایستادگی کنند؛ مقاومتی که نه از معبر شور که از منظر شعور انقلابی بود. در همین قالب هم وجه عرفانی امام در ذهنیت جوانان پیرو اسلام انقلابی، خمینی را از همه رهبران پیش از خود متمایز میکرد. روحالله موسوی خمینی، عصا نداشت، تنها یک عبا داشت بهوسعت همه جوانان دلدادهاش.
*دبیر سرویس اندیشه ایرناپلاس