ستاره هستى،،،


ستاره هستى،،،

مردن کجا؟ به هستیت ستاره میشوم طوق طلاى گردنت، دوباره میشوم آنسو روم نبینى و هم نشنوى، و من رنگین کمان و غنچه وفواره میشوم آیم خزم به خواب و خیالت لطیف و گرم در تو ، جنون عشق را نظارهشاعر: فاضل نصرت

مردن کجا؟ به هستیت ستاره میشوم
طوق طلاى گردنت، دوباره میشوم
آنسو روم نبینى و هم نشنوى، و من
رنگین کمان و غنچه وفواره میشوم
آیم خزم به خواب و خیالت لطیف و گرم
در تو ، جنون عشق را نظاره میشوم
خورشید صبح گشته بخندانمت چو گل
چون ذوق گل شگفتنِ صد پاره میشوم
وقتى که غرق در خودى و تنها و بیکسى
مضحک چو دلقکى، به صد قواره میشوم
شاید مرا نبینى و جویى ز هرکسى
در تو جنون صوفى آواره میشوم
در نغمه طرب، به نوا و سرود و بزم
من سوزى ناى و زخمهٰ دوتاره میشوم
گاه چون براق بال به هفت اسمان برم
گه وحى عشق در تهى مغاره میشوم
بشکستى تا ز خلق و رمیدى به گوشه اى
فالى خوشى به قلبت استخاره میشوم
یابى مرا به قهقه کبک شوخ و شنگ
برقى ز شادى، بر دل بیچاره میشوم
عاشق کنم، به ضرب بکوبم دل غافل
صیقل شوم، جلاى دل خاره میشوم
"مصلوب" نه به هستى برد از تو نه به مرگ
مردن کجا؟ به هستیت ستاره میشوم

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


صبح بخیر دلبرانه با انواع متن های عاشقانه و خاص