دکان دستگاهِ موفقیت


دکان دستگاهِ موفقیت

کلیپ خنده‌دار سوریلند درباره سمینارها و بسته‌های موفقیت، بحث درباره این موضوع را به سوژه داغ فضای مجازی تبدیل کرد


شهرآرا آنلاین - فرانک باباپور میلیاردر شدن در یک ماه

کافی است کلمه موفقیت را در اینترنت سرچ کنید تا با انبوه سایت‌هایی مواجه شوید که می‌خواهند به شما بسته‌های کتاب و سی‌دی و بروشور و ... بفروشند، بسته‌هایی که شما را در عرض چند ماه به یک میلیاردر خودساخته تبدیل می‌کنند. تازه در یکی از این سایت‌ها، همان بالای سایت عکس یک چک را گذاشته‌اند به مبلغ ١٠میلیارد ریال در وجه حامل و به اسم شمایی که می‌خواهید میلیاردر شوید. در قسمت موعد چک هم نوشته است «آینده نزدیک» برای اینکه به آن برسید کافی است یکی از بسته‌های کتاب موفقیت را خریداری کنید. باور بفرمایید ١٧٠هزار تومان در برابر یک میلیارد تومانی که قرار است نصیبتان شود چیزی نیست. باید بگویم در این بسته‌ها فقط کتاب‌های موفقیتی که توی بازار، کتاب فروشی‌ها و نمایشگاه‌های کتاب هم پیدا می‌شوند نیستند، کلی عکس و جمله انگیزشی از بیل گیتس و استیو جابز و رابرت کیوساکی و جف بیزوس و... هم دارند که می‌توانید بزنید به دیوار اتاقتان و هر روز صبح انگیزه بگیرید. البته یک تعداد دیگری هم هستند که بسته کتاب نمی‌دهند و در عوض در یک سمینار چند ساعته یا کارگاه چند روزه، هر چیزی که توی کتاب‌ها گفته‌اند را برایتان تعریف می‌کنند. این گزینه یک مقدار گران‌تر است اما برای آن‌هایی که حوصله کتاب خواندن ندارند بسیار کاربردی است. واقعا هم فقط آن‌هایی که حوصله خواندن کتاب ندارند توقع دارند یک شبه میلیاردر شوند.

پدر‌شوهر موفقیت خاورمیانه

اما بهانه پرداختن ما به این موضوع انیمیشن کوتاهی است که سروش رضایی (خالق انیمیشن‌های پرویز و پونه و غیره) درباره این موفقیت فروش‌ها ساخته است. انیمیشنی با عنوان «پسر شجاع در جست‌وجوی ثروت» که در آن یک میمون راه موفق شدن واقعی را به پسر شجاع نشان می‌دهد و آن هم این است که ادای آدم‌های موفق را دربیاورد و به مردم بسته موفقیت بفروشد. به عبارتی بشود «پدرعلم پول‌سازی»، «پدر‌شوهر موفقیت خاورمیانه»، «شوهر‌عمه علم اقتصاد» و ...

این ویدئو در کانال تلگرام سوریلند ۵٠۵هزار بار و در پیج اینستاگرامش حدود یک میلیون بار دیده شده است، علاوه بر این در کانال‌های پربازدید و صفحه‌های اینستاگرام دیگری هم بازنشر شد و واکنش کاربران فضای مجازی را هم به دنبال داشته است. یک عده در کامنت‌های همان پست کلی لایک و تشویق و عالی بود و وای مُردم از خنده نوشته‌اند، یک عده هم در توییتر این مسیر را ادامه داده‌اند، مثل کاربری که نوشته بود: «رمز موفقیت مثل کد فعال سازیه، واسه هر آدمی با بقیه متفاوته، حالا عین ... برو کتاب موفقیت بخر و سمینار موفقیت شرکت کن و پیجاشونو فالو کن تا اونا موفق‌تر بشن.» یا «میخوای پولدار بشی؟ برو کار کن، تلاش کن، جون بکن، خلاصه یه غلطی بکن! ولی با خریدن ‌بسته‌های آشغال موفقیت و ... یه مشت بی‌سواد کلاهبردار رو پولدار نکن.» بعضی کاربران هم به این موضوع اشاره کرده‌بودند که بعد از دردسرهایی که از دست برگزارکنندگان کلاس‌های آمادگی کنکور کشیده‌اند، حالا گیر برگزارکنندگان دوره‌های موفقیت افتاده‌اند. عده دیگری هم بودند که از سروش رضایی انتقاد کرده و به او گفته بودند چرا به اساتیدی که خیلی حرفه‌ای این فعالیت‌ها را انجام می‌دهند توهین کرده. استاد فلانی باعث تغییر نگرش هزارها ایرانی شده و به آن‌ها کمک کرده است.

موفق واقعی کیست؟

نمی‌دانم شما هم تا به حال در چنین همایشی شرکت کرده‌اید یا نه، اگر شرکت کرده‌اید نتیجه گرفته‌اید یا نه، ولی با یک حساب سر انگشتی ساده می‌توان درآمد برگزار‌کنندگان این همایش‌ها را محاسبه کرد. مثلا یکی از همین همایش‌های موفقیت در مشهد با مبلغ نفری ۴۵٠هزار تومان برگزار شده و اگر فرض کنیم فقط ١٠٠نفر در آن شرکت کرده باشند، ۴۵ میلیون نصیب برگزار‌کننده می‌شود که با احتساب هزینه اجاره مکان همایش و پذیرایی و چاپ بروشور و حتی ایاب و ذهاب، کم‌کم ٣٠میلیونش باقی می‌ماند. حالا فرض کنید این استاد موفقیت، از این دوره‌ها در همه شهرها و با موضوعات مختلف حوزه موفقیت برگزار کند، تنها موفقیتی که از آن‌ها حاصل می‌شود، موفقیت خودش است. یک کاربر در توئیتر

چیزی نوشته بود که به حقیقت ماجرا نزدیک است، «من یه پسر خاله داشتم که خیلی دوست داشت موفق و پولدار بشه ولی نمی‌شد تا این‌که بالاخره یه همایش چگونه موفق شویم برگزار کرد و کلی آدم توش شرکت کردن و حالا بالاخره پولدار شده» کارآفرینی و کسب درآمد بیشتر از سمینار و انگیزش به دانش، تجربه، تحقیق، سرمایه و همت و تلاش نیاز دارد.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه اجتماعی

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


گرگی ناگهان وارد بیمارستان شد/ اما زمانی که پرستاران علت را فهمیدن، نتوانستند جلوی گریه...