انگورها...
از فرطِ عاشقی
شراب می شوند !
و/ انکارِ عشق از نگاه هایِ تومی آید
.
.
نگاه کن
آن جا انگوری افتاده زیرِ پا
شراب می شود
ومن ازفرطِ عاشقی
به جام رسیده ام !..برلب
نگاه کن
درتاکستان
جایی برایِ اندوه نیست
.
انگور ها
با چشم هایِ تو مست می کنند !...تصویرِ تو درجام
و
دراین روزگار
شکوهِ لحظه ها
بی عشق می چرخند
چشم هایِ ما...!
عقیق می شوند
شراب...!!
از فرطِ عاشقی
شراب می شوند !
و/ انکارِ عشق از نگاه هایِ تومی آید
.
.
نگاه کن
آن جا انگوری افتاده زیرِ پا
شراب می شود
ومن ازفرطِ عاشقی
به جام رسیده ام !..برلب
نگاه کن
درتاکستان
جایی برایِ اندوه نیست
.
انگور ها
با چشم هایِ تو مست می کنند !...تصویرِ تو درجام
و
دراین روزگار
شکوهِ لحظه ها
بی عشق می چرخند
چشم هایِ ما...!
عقیق می شوند
شراب...!!