گرم آغوش تو بودن همه اش رویا شد
عمر من حسرت دیروز وغم فردا شد
گرچه از عشق تو لبریز شدم زیبا جان
دل چرا راضی پیمودن این صحرا شد؟
ای پریزاد ِ دل آرام ! کجایی بانو ؟
تو نبودی به دلم معرکه ای بر پا شد
همه در نزد تو دل سنگ ولی من دلتنگ
طعم لبهای تو آمد به سرم غوغا شد
گرچه امروز ندیدم و نبینم روی ات
مرگ هم چاره ی دلتنگی ِ این لب ها شد
قلبم از کار بیافتد تو دلت میگیرد ؟
خب کمی سوی دلم باش ببین تنها شد
عمر من حسرت دیروز وغم فردا شد
گرچه از عشق تو لبریز شدم زیبا جان
دل چرا راضی پیمودن این صحرا شد؟
ای پریزاد ِ دل آرام ! کجایی بانو ؟
تو نبودی به دلم معرکه ای بر پا شد
همه در نزد تو دل سنگ ولی من دلتنگ
طعم لبهای تو آمد به سرم غوغا شد
گرچه امروز ندیدم و نبینم روی ات
مرگ هم چاره ی دلتنگی ِ این لب ها شد
قلبم از کار بیافتد تو دلت میگیرد ؟
خب کمی سوی دلم باش ببین تنها شد