نکاتی در بارهی تشکیل تیمهای انتخاباتی
اگرچه مسألهی قوم در ترکیب تیمهای انتخابات ریاست جمهوری گپ اول را میزند و نقش احزاب در این میان برجسته بهنظر نمیرسد؛ اما با این وجود هم دیده میشود که حزب جمعیت اسلامی بگونهی مستقیم و غیر مستقیم در بازیهای سیاسی و تشکیل تیمهای...
اگرچه مسألهی قوم در ترکیب تیمهای انتخابات ریاست جمهوری گپ اول را میزند و نقش احزاب در این میان برجسته بهنظر نمیرسد؛ اما با این وجود هم دیده میشود که حزب جمعیت اسلامی بگونهی مستقیم و غیر مستقیم در بازیهای سیاسی و تشکیل تیمهای انتخاباتی نقشی بارز داشته است.
این حزب دو نامزد در جایگاه رئیس جمهور دارد و در ترکیب دیگر تیمهای مهم، معاونیت اول را از آن خود ساخته است. هرچند نادیده نمیتوان انگاشت که آقای تمنا دیگر نامزد ریاستجمهوری هم یک جمعیتیزاده است.
یکی از نکات مهم دیگر در ساختار تیمهای انتخاباتی موضوع سوقدادن نظام به سوی صدارتی یا به عبارتی سادهتر تقسیم قدرت است.
تیم دکتور عبدالله بر ایجاد ریاست اجرایی و تغییر آن به صدارت تأکید دارد.
احمد ولی مسعود به نظام پارلمانی دلبسته است.
حنیف اتمر صدراعظمی موسی شفیق را الگوی خود میداند، همچنان که بر ایجاد شورای رهبری در سطح دولت نیز معتقد است.
آقای نبیل بر کاهش صلاحیتهای رییس جمهور و انتقال بخشی از قدرت او به معاونانش تأکید دارد.
حتی آقای غنی هم به تغییر و تزیید معاونت چهارم برای رییس جمهور فکر میکند.
همهی این دیدگاهها را که کنار هم بگذاریم بر یک موضوع واحد میرسیم و آن باورمندی بر تقسیم قدرت است که بر ناکارآمد بودن نظام انحصارطلب تأکید دارد، نظامیکه در گذشته کسانی چون عبدالرحمن خان و محمدنادر خان و در زمان حاضر آقای غنی نمونهی بارز آن بودند.
در این میان تنها آقای حکمتیار به تقسیم قدرت اعتقادی ندارد و تأکید میکند که راهحل مشکل در افغانستان چسبیدن به یک نظام تکمحور است. شاید به همین دلیل است که وی معاونان خود را هم از اعضای حزب خود انتخاب کرده است.
سید مسعود حسینی