تیمی که از روی ناامیدی و درماندگی ساخته شده است
داکتر عبدالله تا آخرین لحظه تلاش کرد تا در دورۀ بعدی نیز پست ریاست اجرایی را برای خود حفظ کند. غیر از رئیس جمهور غنی که به صراحت از لغو پست ریاست اجرائیه سخن گفته است، سایر کاندیدها نیز تمایلی به این خواستۀ داکتر عبدالله نشان...
داکتر عبدالله تا آخرین لحظه تلاش کرد تا در دورۀ بعدی نیز پست ریاست اجرایی را برای خود حفظ کند. غیر از رئیس جمهور غنی که به صراحت از لغو پست ریاست اجرائیه سخن گفته است، سایر کاندیدها نیز تمایلی به این خواستۀ داکتر عبدالله نشان ندادند.
صلاحالدین ربانی که در ابتدا گزینه اول برای معاونت رییس جمهور غنی بود، در یک اشتباه محاسباتی، پذیرش معاونت را به حفظ ریاست اجرایی برای داکتر عبدالله مشروط کرد. محاسبۀ او این بود که غنی تصمیم ایتلاف با عطامحمد نور را ندارد و داکتر عبدالله نیز بیشتر علاقهمند به حفظ پست ریاست اجرایی است. در نتیجه تنها گزینۀ معاونت اول رییس جمهور غنی فقط خودش باقی میماند و او فکر میکرد که غنی چارهای به جز پذیرش شرط او ندارد. اگر این پلان صلاحالدین و عبدالله موفق میشد، هر دو نفر میتوانستند به پستهای بلند حکومتی دست پیدا کنند.
اما اشتباه بزرگ محاسباتی صلاحالدین ربانی و داکتر عبدالله این بود که یک نیروی جوانتر و پرانرژیتر به نام امرالله صالح را اصلا به شمار نیاورده بودند و حالا این امرالله صالح است که با یک محاسبه درست و مانورهای سیاسی موفق در حال بیرون کردن نیروهای فرسودۀ حزب جمعیت از میدان سیاست است.
از جانب دیگر، استاد خلیلی نیز تا آخرین روزها تصمیمی برای معرفی معاون نداشت. او در جلسات خصوصی نیز اظهار کرده بوده که هیچیک از افراد پیرامونش را در حد و اندازههای پست معاونت ریاست جمهوری نمیداند. استاد خلیلی مثل همیشه اوضاع را رصد میکرد تا با کاروان پیروز همراه شود. اما در دو هفتۀ اخیر تمام تلاشهای او برای گفتگوی مستقیم با رییس جمهور غنی ناکام ماند. سرانجام یک روز مانده به خاتمه یافتن موعد ثبت نام، داکتر عبدالله، صلاحالدین ربانی و استاد خلیلی در اوج سرگردانیهای بیتیم ماندن و بیرونماندن از بازی، از روی درماندگی و ناامیدی به همدیگر تکیه کردهاند و تیمی را ساختهاند که نه خود داکتر عبدالله باوری برای موفقیت آن دارد، نه استاد خلیلی و نه معاونانی که قبای معاونت ریاست جمهوری بر تنشان بسیار گشاد و کلان به نظر میرسد.
فرید خروش