جز گروه مخکشان اغیار در گلخانه نیست


در مورد وضعیت و سرنوشت انتخابات پارلمانی در حوزه کابل، در دو ماه گذشته بیش از 10بار از طریق رسانه‌های جمعی، اعلام موضع کرده‌ام. تحلیلی بیشتر از چرایی آنچه حالا به عنوان نتیجه انتخابات رو دست همه ما مانده است برای فعلن باشد. عجالتن یک...

در مورد وضعیت و سرنوشت انتخابات پارلمانی در حوزه کابل، در دو ماه گذشته بیش از 10بار از طریق رسانه‌های جمعی، اعلام موضع کرده‌ام. تحلیلی بیشتر از چرایی آنچه حالا به عنوان نتیجه انتخابات رو دست همه ما مانده است برای فعلن باشد. عجالتن یک مساله‌ای دیگر در باب انتخابات دیگر.

پس از چهار سال اعمال سیاست حذف و تقلای برای ایجاد حاکمیت قومی در کشور، حالا غنی به مشکل بزرگ برخورده است. فقدان اعتماد سیاسی. تلاش‌های چند ماهه‌ غنی و اطرافیانش را به جای نبرده است. تمام تقلا‌ها برای یافتن معاون اول با وزن و وجاهت سیاسی، به بن‌بست خورده است.

از سوی، جان گپ این است که هر کسی از سیاسیون حوزه‌هایی ضد طالب و ضد انحصار قدرت در انتخابات پیش‌رو با اشرف غنی برود، جبن و کودنی سیاسی خویشتن به آفتاب می‌کند. آخر، مگر می‌شود باور و پندار، گفتار و کردار مخکشانه اشرف غنی را نادیده گرفت و به سادگی از کنارش رد شد؟

اگر ما شعور لازم برای سیاست‌ورزی درست و مسوولانه را داشته باشیم، اشرف غنی و دار و دسته اش ثابت کرده اند که به چیز کمتر از [دستورنامه‌ای مخکش] نه فکر می‌کنند و نه هم قانع اند.

نادیده گرفتن اجرای سیاست حذف و عملکرد مخکشانه غنی، به معنی بی‌شعوری سیاسی است. برای همین صاف و صریح می‌گویم که دنبال غنی روندگان به ویژه کسانی که از جامعه‌ی هزاره، تاجیک و اوزبیک با غنی می‌روند، فرومایگان و مزدور مشربان جبن زده‌ای بیش نیستند. حالا چه اسم و رسم را خود بر خود می‌نهند، جوی از مزدور مشربی شان کاسته نمی‌شود.

با توجه به این همه، لازم میدانم برای کسانی چون یونس قانونی و محمد محقق نیز خاطر نشان کنم، این‌که اگر عقل و شعور سیاسی و حافظه‌ای تاریخی مان سر جای خودش باشد، غنی فرد نیست که با پشتوانه‌ای فردی دیگری در مقابل اش ایستاد شویم. غنی یک باور و پندار، یک برنامه و سازوکار برای ابقای هژمونی و ایجاد حاکمیت قومی در کشور است. از همین رو به جنابان قانونی و محقق اکیدن خاطر نشان می‌کنم، اگر همت، نیت، تعهد و صداقت ایستاد شدن در مقابل غنی را دارید، به حکم حافظه‌ای تاریخی، راه و چاه معلوم است. لاف از مردی زدن را کنار بگذارید و اگر کمر اش را دارید، غنی را با خود غنی به چالش بکشید. با فکر اشتباه و رویایی باطل اش برای ابقای هژمونی و ایجاد حاکمیت قومی. نه با کسی که در تقلا برای ایجاد حاکمیت قومی در کشور، غنی تر از غنی است.

وقتی نگاه مان به عینی‌های جاری و واقعیت‌های تلخ و تجربه شده در سال‌های پسین را کنار هم بگذاریم، نتیجه این می‌شود. عالی جنابان یونس قانونی و محمد محقق!
اتمر همان غنی است. غنی همان اتمر. تفاوت در این است که یکی با پنبه سر می‌برد. دیگر به دلیل تشنج عصبی که دارد، نمی‌تواند جلو چیغ و پیغ هایش را بگیرد. چیغ و پیغ های که هر از گاهی مکنونات راسیتسی اش برملا می‌کند.

خلاصه و کوتاه سخن این که اگر ما با خویشتن خویش صادق باشیم و اگر شعور سیاسی و حافظه‌ای تاریخی مان کار کند، تنها [دستورنامه‌ای مخکش] و مخکش بازی‌های اشرف غنی کافی است. نیاز به آویزان شدن از تیاغ توطیه‌ای اتمر نیست. البته پیش شرط اش این است که پیش از همه چیز، شعور سیاسی و حافظه‌ای تاریخی خود ما سر جایش باشد.

آصف آشنا

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه افغانستان

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


سقوط اتوبوس از روی پل در آفریقای جنوبی قربانی گرفت