سیما سمر، هضم در معجون سفارش و تسامح و سکوت


سیما سمر نزدیک به یک و نیم دهه رییس کمیسیون حقوق بشر بود و حالا عضو بورد مشورتی حقوق بشر سازمان ملل شده است، من از خوبی ها و جوایز و موفقیت های سیما سمر نمی نویسم چون در این چند سال برای بسیاری از مردم یک قهرمان بوده است و تعاریف و تمجیدها...

سیما سمر نزدیک به یک و نیم دهه رییس کمیسیون حقوق بشر بود و حالا عضو بورد مشورتی حقوق بشر سازمان ملل شده است، من از خوبی ها و جوایز و موفقیت های سیما سمر نمی نویسم چون در این چند سال برای بسیاری از مردم یک قهرمان بوده است و تعاریف و تمجیدها از انتقادات به وی فراتر هست و چه بسا این تعاریف حق او بوده است.

وقتی سیما سمر زندگینامهٔ خود را تعریف کند شاید موی بر تن مان سیخ شود که این زن چگونه در مقابل اینهمه خطرات و مشکلات مقاومت نموده است، این یک روی سکه است، همین معیارها سبب شد که او به حیث وزیر امور زنان، معاون رییس جمهور حکومت موقت و رییس کمیسیون حقوق بشر گماشته شود اما سال‌های بعد نشان داد که سمر آن زن با تحرک، نترس و ریسک پذیر نیست، او عملا در مقابل جنایتکاران خاموشی اختیار کرد و در مقابل جنایات سازمان یافتهٔ رهبران و قوماندانان؛ محافظه کاری پیشه کرد، خانم سمر ترجیح داد به همان روزهای نمادین و کلیشه ای حقوق بشر بسنده کرده و دلخوش جوایز و تقدیرهای ملی و بین المللی باشد.

وقتی حرف از حقوق بشر به میان می آید، قرار نیست که ما حقوق یک کتلهٔ خاص در بستر رشد یک ادارهٔ کوچک را در نظر بگیریم و یا حقوق انسان‌های داخل یک حزب سیاسی و یا هم حقوق آغازاده های نازدانهٔ رهبران جنایت پیشه را به نام حقوق بشر تعریف کنیم. حقوق بشر طبعا یک تعریف دارد، حقوقی فراتر از نژاد، قوم، منطقه و باور و اعتقاد و مذهب. در اینجا وقتی میبینیم که ایشان هیچ تحرکی در مقابل عنان گسیختی داروغه ها و شیوخ و حاکمان فاسد نداشته است و به حقوق بشر به دید یک مال منحصر شدهٔ پروژه ای می بیند تصورمان از یک زن شجاع به یک زن محافظه کار و ناتوان تنزل می یابد.

من انتظار داشتم تا سیما ؛ سیمای تمام زنان افغانستان باشد، امیدوار بودم که وی چرخه های جنبش برابری خواهانهٔ زنان را رونق دهد،
او می توانست از زنان فعال و جسور حمایت کند، می توانست صدای خراشیدهٔ زنی از هلمند و بدخشان و میمنه و قندهار و دایکندی باشد،
او می توانست نام ناقضین حقوق بشر را در سطح دنیا اعلام کند،
او میتوانست قتل عام مردم را در نمودار دکانداری دینی شیوخ و منفعت های ترواش شده از معیشت های دینی را محکوم کند.
سمر باید نظاره گر قاتلین مردم افغانستان در مسندهای بلند حکومتی نمیبود، رگبار گلوله ها بر سینه جوانان از سوی پاسبانان تشریفاتی اقتدار گرایان و کشته شدن کودکان و زنان در عملیات های شبانه امریکایی ها و تحقیر افغان‌ها در ایران و پاکستان را در چوکی نرم حقوق بشر تحمل نمیکرد.

برای من سیما سمر آنوقت تبدیل به یک قهرمان می‌شد که در یک و نیم دههٔ گذشته در دگردیسی های سیاست داخلی با معجون سفارش و تسامح و سکوت هضم نمیشد.

مهدی ثاقب

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه افغانستان

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


لخته خون گوشتی شبیه جگر در پریودی چیست و چه علتی دارد‌؟ +‌روش درمان