مشهد؛ امکان‌ها و لازمه‌های ایجاد قطب مطالعات زیارت‌پژوهی در ایران


مشهد؛ امکان‌ها و لازمه‌های ایجاد قطب مطالعات زیارت‌پژوهی در ایران

زیارت‌پژوهی یک ضرورت کلیدی بر پایه توانمندی‌های موجود در ایران به‌ویژه شهر مشهد است. این موضوع می‌تواند علاوه بر انواع گردشگری، مشهد را به کانونی برای گردشگری دانشگاهی در سطح جهانی بدل کند.

خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ-جبار رحمانی (انسان‌شناس. موسسه انسان‌شناسی و فرهنگ)

گردشگری هرگز بدون بررسی‌های کارشناسانه و تنها بر پایه تصمیمات پشت درهای بسته، آن هم توسط کسانی که عموما کمترین آشنایی با دانش روز گردشگری داشته رشد نمی‌کند. امروزه حتی در حوزه‌هایی همچون گردشگری مذهبی که به‌طور سنتی زائران بدون تبلیغات و زیرساختها نیز برای اعمال مناسکی و زیارت به زیارتگاه‌ها و... می‌رفتند، نبود بررسی‌های کارشناسانه و انجام نشدن پژوهش‌های روش‌مند می‌تواند به آسیب‌هایی جدی (همچون پیامدهای منفی فرهنگی/اجتماعی –مانند تنش با جامعه میزبان، زیست‌محیطی، اقتصادی و...) و در نتیجه کاهش شمار گردشگران/زائران بینجامد.

شهر مشهد به‌عنوان قطب گردشگری مذهبی ایران که بنا به آماری که مسئولان امر ارائه داده‌اند، در سال بیش از سی میلیون زایر را به سمت خودش جلب می‌کند، با آنکه مراکز علمی بسیاری در خود دارد، هنوز تمرکز جدی‌ای بر مقوله زیارت‌پژوهی نداشته است.در این میان نکته اصلی آنست که جدا از نبود سیاستگذاری‌های فرهنگی و اقتصادی درباره شهری مانند مشهد، ما شاهد نبود سیاستگذاری علمی نیز هستیم. این حجم بالای زائر برای یک شهر، می‌تواند آنجا را به کانون بزرگی برای پژوهش‌های علمی در سطح منطقه و حتی جهان در حوزه زیارت‌پژوهی بدل کند. ولی نه تنها اینگونه نشده، بلکه اصولا جایگاهی در این زمینه هم ندارد. با آنکه انبوه زیادی پژوهشگاه و مراکز پژوهشی دولتی و خصوصی و مراکز دانشگاهی در این شهر هست، متاسفانه زیارت‌پژوهی مبتنی بر شهر مشهد، هیچ جایگاهی نه تنها در منطقه و جهان، بلکه حتی در حود ایران هم ندارد. اصولا منابع علمی جدی‌ای هم تاکنون یا تولید نشده یا در روندهای کند اداری در قفسه‌های نهادها حبس گردیده‌اند.

هرچند هنوز درک درستی از رخداد زیارت در عمل و در سطح درک و تجربه کنشگران فردی و جمعی زائران ایرانی و خارجی وجود ندارد و همچون دیگر پدیده‌های دینی در ایران، دچار فقر مطالعاتی جدی هستیم، اما با این همه نوعی تلاش برای تحمیل و استقرار الگوهای سیاستگذاری ویژه بر پایه درک ناب از زیارت برای مدیریت گردشگری شهرهای مذهبی ایران وجود دارد. البته همین نبود و فقر پژوهشی، فرصت بیشتری برای تحمیل برداشت‌های فردی متولیان امر بر واقعیت بیرونی می‌آفریند.

پیش از هرچیز باید دقت کرد متاسفانه در ایران بررسی‌های علمی نیز مانند بسیاری از مفاهیم جدید مورد دستکاری و دگرگونی قرار گرفته‌اند. آنچه که منظور نگارنده از این گونه بررسی‌هاست، تنها بررسی‌های درون‌دینی درباره اهمیت و ابعاد حیات فرهنگی و مذهبی امام رضا و احادیت این امام بزرگ نیست، که البته این موارد در سنت درون‌دینی، بسیار مهم و ضروری است. مساله اصلی در بررسی‌های گردشگری، تکیه بر تجربه و زمینه زیارتی شهر مشهد برای مشارکت در بحث‌های علمی در مراکز بزرگ جهانی درباره زیارت، گردشگری زیارتی و پیامدهای زیارت در زندگی مردم (هر دو گروه زائران و بومیان) است. بنابراین مقصود از زیارت‌پژوهی، لزوما انجام پژوهش‌های درون‌دینی درباره تاریخ مذهبی و احادیث دینی مربوط به امام نیست. بلکه مقصود نگارنده بررسی‌های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، روان‌شناختی و حتی محیطی درباره زیارت و بارگاه امام رضا است که آن را در زندگی مردم مجاور حرم مطهر و ساکنان این شهر و زایران مورد بررسی قرار دهد. در حال حاضر ما از نبود چنین پژوهش‌هایی رنج می‌بریم. هرچند به تازگی پژوهش‌هایی درباره معماری این حرم و یا مساله زیارت و بارگاه امام رضا در این شهر از دیدگاه‌های معماری و مطالعات هنر و همچنین انسان‌شناسی دین و جامعه‌شناسی توسط برخی اروپاییان و پژوهشگران آمریکایی انجام شده، اما هنوز بررسی‌های داخلی (از جمله پایان‌نامه دکتری خانم اکبری در دانشگاه ادیان شهر قم) در آغاز راه مطالعات علمی در سطح استانداردهای جهانی و برای گفتگو با تجربه‌های جهانی این نوع بررسی‌ها قرار دارد. به سخن دیگر، بررسی‌های علمی زیارت نه تنها وسیله‌ای برای به اشتراک گذاشتن تجربه‌های خودمان با دیگر عرصه‌های جهانی و نظام‌های علمی زیارت‌پژوهی است، بلکه به‌طور همزمان به معنای استفاده از تجربه‌های جهانی برای فهم زیارت ایران و شهر مشهد نیز هست.

یکی از مهمترین نشانه‌های ضعف بنیان‌های علمی زیارت‌پژوهی در ایران، آنست که هنوز هم ما در این مطالعات اندک موجود که در داخل ایران انجام می‌شود، به دنبال معرفی خودمان به جهانیان هستیم، بی‌آنکه قصدی برای روبرو شدن دیالوگی و گفتگویی با مردم جهان داشته باشیم. در واقع منطق علمی، یک منطق مونولوگی و یک‌سویه با جهان نیست. اصولا بررسی‌های موجود ما، به دنبال اختراع دوباره چرخ یعنی اختراع و ابداع دوباره مفاهیم علمی لازم برای این گونه از بررسی‌هاست. برای همین، قرار دادن تجربه زیارت در بستر پژوهش‌های جهانی و استفاده انتقادی از تجربه‌های جهانی برای فهم تجربه ویژه خودمان و همچین ارائه تجربه ویژه زیارت در مشهد به زبان و مفاهیمی که قابل فهم برای پژوهشگران و کارشناسان بیرون از ایران و بیرون از مذهب تشیع هم باشد، لازمه‌های اولیه بررسی‌های علمی زیارت در ایران و ایجاد سنت زیارت‌پژوهی در این کشور است. اما چرا و چگونه ما می‌توانیم سنت یا شاید مکتب زیارت‌پژوهی ویژه خودمان را بر پایه آنچه که در شهر مشهد در جریان است، داشته باشیم؟

۱- شهر مشهد، بالاترین میزان زیارت در ایران را داراست. بیش از سی میلیون زایر سالانه، رقم بزرگی است و بیانگر اهمیت و محوریت این شهر در ذهن و زندگی مردمان شیعی. برای همین می‌توان گفت در این تجربۀ انبوه زیارت مشهد در میان ایرانیان، می‌توان همه گونه طیف‌های فرهنگی و اجتماعی و انواع بسیار گوناگونی از شیوه‌های فرهنگی زیارت را در این جمعیت انبوه داشت. متاسفانه گونه‌شناسی دقیقی از این زائران و بررسی‌های طولی استانداردی از آنها هنوز شکل نگرفته است.

۲- در شهر مشهد به دلیل آنکه سیر تاریخی ویژه‌ای داشته، تنها با یک بارگاه مقدس روبرو نیستیم، بلکه به شیوه‌های گوناگون و شبکه گسترده‌ای از زیارتگاه‌ها، قدمگاه‌ها و ... آیین‌های زیارتی پیرامون آنها شکل گرفته که می‌توان گفت گنجینه بزرگ و بی‌مانندی از اشکال گوناگون مکان‌های زیارتی در این شهر و حوزه فرهنگی آن شکل گرفته است. برای همین می‌توان تکثر و گوناگونی شیوه‌های فرهنگی زیارت و تجربه‌های زایران از گونه‌های زیارت را در این شبکه زنجیره‌ای از زیارتگاه‌ها مورد بررسی و شناخت قرار داد.

۳- سیاستگذاری‌های سلیقه‌ای که در این شهر و حتی سنت‌های مطالعاتی آن رخ داده، بیش از همه بر پایه نبود بررسی‌های علمی جدی درباره این شهر و نسبت آن با زیارت و یا حاشیه‌ای بودن و سرکوب این نوع پژوهش‌ها بوده است. برای همین، راه نجات این شهر و توسعه فرهنگی و مذهبی آن، انجام دقیق این گونه بررسی‌های علمی و زیارتی است. به سخن دیگر، توسعه زیارت‌پژوهی، لازمه اصلی اصلاح الگوها و رویه‌های سیاستگذاری زیارتی و آیینی در این شهر است.

۴- زیارت‌پژوهی را نمی‌توان پشت درهای بسته انجام داد. وقتی ما می‌توانیم به قطب بررسی‌های زیارت‌پژوهی بدل شویم و سنت ویژه خودمان را در بستر جهانی داشته باشیم که این بررسی‌ها در فضاهایی دانشگاهی و بر پایه استانداردهای بین‌المللی و دانشگاهی انجام بگیرد و مهمتر از همه، میان پژوهشگران به شیوه‌ای آزادانه به اشتراک گذاشته شود تا اجتماعی علمی پیرامون زیارت شکل بگیرد. به سخن دیگر، شاخصه اصلی نبود سنت زیارت‌پژوهی ایرانی درباره تجربه شهر مشهد، نبود اجتماع علمی زیارت‌پژوهان در این زمینه در ایران است. زیارت‌پژوهی متاسفانه هنوز جایگاهی در دانشگاه ایرانی نداشته و مراکز وابسته به نهادهای مذهبی و نهادهای غیردانشگاهی نیز نتوانسته‌اند سنت علمی دقیقی در بررسی‌های زیارتی ایجاد کنند. برای همین است که هنوز هم اجتماع علمی زیارت‌پژوهی نداریم و معلوم هم نیست که چه زمان به آن دست پیدا کنیم.

۵- اهمیت زیارت‌پژوهی در توسعه فضاهای علمی دانشگاهی بسیار ضروری است؛ چرا که: الف) زیارت‌پژوهی یک حوزه میان‌رشته‌ای است که شاخه‌های گوناگون علوم انسانی از انسان‌شناسی، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، دین‌پژوهی و... را به هم نزدیک می‌کند و ب) حوزه مطالعات شهر را از یک نقص بزرگ می‌رهاند. مطالعات شهر در ایران بر پایه درکی سکولار از شهر است. متاسفانه مطالعات شهر نه تنها عنصر دینی را در کانون توجه خویش قرار نداده، بلکه تعمدا نیز از آن چشم‌پوشی کرده است. بررسی‌های زیارت در شهر مشهد می‌تواند به ما نشان دهد که چگونه یک مرکز مذهبی می‌تواند منبع اصلی شکل‌گیری شهر و توسعه و تحولات آن باشد. به سخن دیگر، با بررسی تاریخ بارگاه و زیارت می‌توان تاریخ شهر و تحولات اجتماعی و فرهنگی آن را استخراج کرد.

همه این عناصر بیانگر آنست که زیارت‌پژوهی یک ضرورت کلیدی بر پایه توانمندی‌های موجود در ایران و به‌ویژه شهر مشهد است. این موضوع می‌تواند علاوه بر انواع گردشگری، شهر مشهد را به کانونی برای گردشگری دانشگاهی در سطح جهانی بدل کند و منبعی برای نشست‌ها و همایش‌های جهانی در حوزه‌های میان‌رشته‌ای مطالعات زیارت باشد؛ همچنانکه مشهد را به شهری جهانی در سنت‌های دانشگاهی بدل خواهد کرد. اما همه اینها نیازمند درکی درست از بررسی‌های زیارت‌پژوهی در سنت دانشگاه‌های جهانی است و مهمتر از همه، اولویت‌بخشی به این مساله در درک درست از مبادی و مبانی لازم برای سیاستگذاری است.


خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ-جبار رحمانی (انسان‌شناس. موسسه انسان‌شناسی و فرهنگ)

گردشگری هرگز بدون بررسی‌های کارشناسانه و تنها بر پایه تصمیمات پشت درهای بسته، آن هم توسط کسانی که عموما کمترین آشنایی با دانش روز گردشگری داشته رشد نمی‌کند. امروزه حتی در حوزه‌هایی همچون گردشگری مذهبی که به‌طور سنتی زائران بدون تبلیغات و زیرساختها نیز برای اعمال مناسکی و زیارت به زیارتگاه‌ها و... می‌رفتند، نبود بررسی‌های کارشناسانه و انجام نشدن پژوهش‌های روش‌مند می‌تواند به آسیب‌هایی جدی (همچون پیامدهای منفی فرهنگی/اجتماعی –مانند تنش با جامعه میزبان، زیست‌محیطی، اقتصادی و...) و در نتیجه کاهش شمار گردشگران/زائران بینجامد.

شهر مشهد به‌عنوان قطب گردشگری مذهبی ایران که بنا به آماری که مسئولان امر ارائه داده‌اند، در سال بیش از سی میلیون زایر را به سمت خودش جلب می‌کند، با آنکه مراکز علمی بسیاری در خود دارد، هنوز تمرکز جدی‌ای بر مقوله زیارت‌پژوهی نداشته است.در این میان نکته اصلی آنست که جدا از نبود سیاستگذاری‌های فرهنگی و اقتصادی درباره شهری مانند مشهد، ما شاهد نبود سیاستگذاری علمی نیز هستیم. این حجم بالای زائر برای یک شهر، می‌تواند آنجا را به کانون بزرگی برای پژوهش‌های علمی در سطح منطقه و حتی جهان در حوزه زیارت‌پژوهی بدل کند. ولی نه تنها اینگونه نشده، بلکه اصولا جایگاهی در این زمینه هم ندارد. با آنکه انبوه زیادی پژوهشگاه و مراکز پژوهشی دولتی و خصوصی و مراکز دانشگاهی در این شهر هست، متاسفانه زیارت‌پژوهی مبتنی بر شهر مشهد، هیچ جایگاهی نه تنها در منطقه و جهان، بلکه حتی در حود ایران هم ندارد. اصولا منابع علمی جدی‌ای هم تاکنون یا تولید نشده یا در روندهای کند اداری در قفسه‌های نهادها حبس گردیده‌اند.

هرچند هنوز درک درستی از رخداد زیارت در عمل و در سطح درک و تجربه کنشگران فردی و جمعی زائران ایرانی و خارجی وجود ندارد و همچون دیگر پدیده‌های دینی در ایران، دچار فقر مطالعاتی جدی هستیم، اما با این همه نوعی تلاش برای تحمیل و استقرار الگوهای سیاستگذاری ویژه بر پایه درک ناب از زیارت برای مدیریت گردشگری شهرهای مذهبی ایران وجود دارد. البته همین نبود و فقر پژوهشی، فرصت بیشتری برای تحمیل برداشت‌های فردی متولیان امر بر واقعیت بیرونی می‌آفریند.

پیش از هرچیز باید دقت کرد متاسفانه در ایران بررسی‌های علمی نیز مانند بسیاری از مفاهیم جدید مورد دستکاری و دگرگونی قرار گرفته‌اند. آنچه که منظور نگارنده از این گونه بررسی‌هاست، تنها بررسی‌های درون‌دینی درباره اهمیت و ابعاد حیات فرهنگی و مذهبی امام رضا و احادیت این امام بزرگ نیست، که البته این موارد در سنت درون‌دینی، بسیار مهم و ضروری است. مساله اصلی در بررسی‌های گردشگری، تکیه بر تجربه و زمینه زیارتی شهر مشهد برای مشارکت در بحث‌های علمی در مراکز بزرگ جهانی درباره زیارت، گردشگری زیارتی و پیامدهای زیارت در زندگی مردم (هر دو گروه زائران و بومیان) است. بنابراین مقصود از زیارت‌پژوهی، لزوما انجام پژوهش‌های درون‌دینی درباره تاریخ مذهبی و احادیث دینی مربوط به امام نیست. بلکه مقصود نگارنده بررسی‌های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، روان‌شناختی و حتی محیطی درباره زیارت و بارگاه امام رضا است که آن را در زندگی مردم مجاور حرم مطهر و ساکنان این شهر و زایران مورد بررسی قرار دهد. در حال حاضر ما از نبود چنین پژوهش‌هایی رنج می‌بریم. هرچند به تازگی پژوهش‌هایی درباره معماری این حرم و یا مساله زیارت و بارگاه امام رضا در این شهر از دیدگاه‌های معماری و مطالعات هنر و همچنین انسان‌شناسی دین و جامعه‌شناسی توسط برخی اروپاییان و پژوهشگران آمریکایی انجام شده، اما هنوز بررسی‌های داخلی (از جمله پایان‌نامه دکتری خانم اکبری در دانشگاه ادیان شهر قم) در آغاز راه مطالعات علمی در سطح استانداردهای جهانی و برای گفتگو با تجربه‌های جهانی این نوع بررسی‌ها قرار دارد. به سخن دیگر، بررسی‌های علمی زیارت نه تنها وسیله‌ای برای به اشتراک گذاشتن تجربه‌های خودمان با دیگر عرصه‌های جهانی و نظام‌های علمی زیارت‌پژوهی است، بلکه به‌طور همزمان به معنای استفاده از تجربه‌های جهانی برای فهم زیارت ایران و شهر مشهد نیز هست.

یکی از مهمترین نشانه‌های ضعف بنیان‌های علمی زیارت‌پژوهی در ایران، آنست که هنوز هم ما در این مطالعات اندک موجود که در داخل ایران انجام می‌شود، به دنبال معرفی خودمان به جهانیان هستیم، بی‌آنکه قصدی برای روبرو شدن دیالوگی و گفتگویی با مردم جهان داشته باشیم. در واقع منطق علمی، یک منطق مونولوگی و یک‌سویه با جهان نیست. اصولا بررسی‌های موجود ما، به دنبال اختراع دوباره چرخ یعنی اختراع و ابداع دوباره مفاهیم علمی لازم برای این گونه از بررسی‌هاست. برای همین، قرار دادن تجربه زیارت در بستر پژوهش‌های جهانی و استفاده انتقادی از تجربه‌های جهانی برای فهم تجربه ویژه خودمان و همچین ارائه تجربه ویژه زیارت در مشهد به زبان و مفاهیمی که قابل فهم برای پژوهشگران و کارشناسان بیرون از ایران و بیرون از مذهب تشیع هم باشد، لازمه‌های اولیه بررسی‌های علمی زیارت در ایران و ایجاد سنت زیارت‌پژوهی در این کشور است. اما چرا و چگونه ما می‌توانیم سنت یا شاید مکتب زیارت‌پژوهی ویژه خودمان را بر پایه آنچه که در شهر مشهد در جریان است، داشته باشیم؟

۱- شهر مشهد، بالاترین میزان زیارت در ایران را داراست. بیش از سی میلیون زایر سالانه، رقم بزرگی است و بیانگر اهمیت و محوریت این شهر در ذهن و زندگی مردمان شیعی. برای همین می‌توان گفت در این تجربۀ انبوه زیارت مشهد در میان ایرانیان، می‌توان همه گونه طیف‌های فرهنگی و اجتماعی و انواع بسیار گوناگونی از شیوه‌های فرهنگی زیارت را در این جمعیت انبوه داشت. متاسفانه گونه‌شناسی دقیقی از این زائران و بررسی‌های طولی استانداردی از آنها هنوز شکل نگرفته است.

۲- در شهر مشهد به دلیل آنکه سیر تاریخی ویژه‌ای داشته، تنها با یک بارگاه مقدس روبرو نیستیم، بلکه به شیوه‌های گوناگون و شبکه گسترده‌ای از زیارتگاه‌ها، قدمگاه‌ها و ... آیین‌های زیارتی پیرامون آنها شکل گرفته که می‌توان گفت گنجینه بزرگ و بی‌مانندی از اشکال گوناگون مکان‌های زیارتی در این شهر و حوزه فرهنگی آن شکل گرفته است. برای همین می‌توان تکثر و گوناگونی شیوه‌های فرهنگی زیارت و تجربه‌های زایران از گونه‌های زیارت را در این شبکه زنجیره‌ای از زیارتگاه‌ها مورد بررسی و شناخت قرار داد.

۳- سیاستگذاری‌های سلیقه‌ای که در این شهر و حتی سنت‌های مطالعاتی آن رخ داده، بیش از همه بر پایه نبود بررسی‌های علمی جدی درباره این شهر و نسبت آن با زیارت و یا حاشیه‌ای بودن و سرکوب این نوع پژوهش‌ها بوده است. برای همین، راه نجات این شهر و توسعه فرهنگی و مذهبی آن، انجام دقیق این گونه بررسی‌های علمی و زیارتی است. به سخن دیگر، توسعه زیارت‌پژوهی، لازمه اصلی اصلاح الگوها و رویه‌های سیاستگذاری زیارتی و آیینی در این شهر است.

۴- زیارت‌پژوهی را نمی‌توان پشت درهای بسته انجام داد. وقتی ما می‌توانیم به قطب بررسی‌های زیارت‌پژوهی بدل شویم و سنت ویژه خودمان را در بستر جهانی داشته باشیم که این بررسی‌ها در فضاهایی دانشگاهی و بر پایه استانداردهای بین‌المللی و دانشگاهی انجام بگیرد و مهمتر از همه، میان پژوهشگران به شیوه‌ای آزادانه به اشتراک گذاشته شود تا اجتماعی علمی پیرامون زیارت شکل بگیرد. به سخن دیگر، شاخصه اصلی نبود سنت زیارت‌پژوهی ایرانی درباره تجربه شهر مشهد، نبود اجتماع علمی زیارت‌پژوهان در این زمینه در ایران است. زیارت‌پژوهی متاسفانه هنوز جایگاهی در دانشگاه ایرانی نداشته و مراکز وابسته به نهادهای مذهبی و نهادهای غیردانشگاهی نیز نتوانسته‌اند سنت علمی دقیقی در بررسی‌های زیارتی ایجاد کنند. برای همین است که هنوز هم اجتماع علمی زیارت‌پژوهی نداریم و معلوم هم نیست که چه زمان به آن دست پیدا کنیم.

۵- اهمیت زیارت‌پژوهی در توسعه فضاهای علمی دانشگاهی بسیار ضروری است؛ چرا که: الف) زیارت‌پژوهی یک حوزه میان‌رشته‌ای است که شاخه‌های گوناگون علوم انسانی از انسان‌شناسی، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، دین‌پژوهی و... را به هم نزدیک می‌کند و ب) حوزه مطالعات شهر را از یک نقص بزرگ می‌رهاند. مطالعات شهر در ایران بر پایه درکی سکولار از شهر است. متاسفانه مطالعات شهر نه تنها عنصر دینی را در کانون توجه خویش قرار نداده، بلکه تعمدا نیز از آن چشم‌پوشی کرده است. بررسی‌های زیارت در شهر مشهد می‌تواند به ما نشان دهد که چگونه یک مرکز مذهبی می‌تواند منبع اصلی شکل‌گیری شهر و توسعه و تحولات آن باشد. به سخن دیگر، با بررسی تاریخ بارگاه و زیارت می‌توان تاریخ شهر و تحولات اجتماعی و فرهنگی آن را استخراج کرد.

همه این عناصر بیانگر آنست که زیارت‌پژوهی یک ضرورت کلیدی بر پایه توانمندی‌های موجود در ایران و به‌ویژه شهر مشهد است. این موضوع می‌تواند علاوه بر انواع گردشگری، شهر مشهد را به کانونی برای گردشگری دانشگاهی در سطح جهانی بدل کند و منبعی برای نشست‌ها و همایش‌های جهانی در حوزه‌های میان‌رشته‌ای مطالعات زیارت باشد؛ همچنانکه مشهد را به شهری جهانی در سنت‌های دانشگاهی بدل خواهد کرد. اما همه اینها نیازمند درکی درست از بررسی‌های زیارت‌پژوهی در سنت دانشگاه‌های جهانی است و مهمتر از همه، اولویت‌بخشی به این مساله در درک درست از مبادی و مبانی لازم برای سیاستگذاری است.

کد خبر 4514610

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه فرهنگی و هنری

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دانلود آهنگ خاص و بی نظیر اجتماعی سارینا از شاهین نجفی