جنگ را به اهلش بسپارید

نباید هر فرد و هر شخصی به خود اجازه دهد درباره 8 سال دوران دفاع مقدس سخن بگوید و در این سخنان قصد داشته باشد که آن دوران را تخریب کند، به خصوص آنهایی که در آن دوران عافیت طلب بودند و آفتابی نمیشدند.

جنگ عراق علیه جمهوری اسلامی ایران یک شرایط بسیار ویژه داشت که هیچ جنگی را نمیتوان یافت که اینگونه بوده باشد.

تنها اندکی بیش از یکسال از عمر انقلاب اسلامی گذشته بود که ارتش صدام با همه داده ها و داشته های خود به ایران حمله کرد.

ایران در حال نوسازی و بازسازی پس از انقلاب بود، آنچه که از دوران رژیم گذشته باقی مانده بود، نیازمند اصلاح و ترمیم بود.

نوپا بودن انقلاب اسلامی از یک طرف و وجود گروه های معاند و تروریستی همچون منافقین در داخل کشور شرایط را برای انقلاب سخت کرده بود.

اقدامات تروریستی که از سوی گروه منافقین انجام می شد و وجود رئیس جمهوری خائن به نام بنی صدر، کار را دشوار کرده بود به گونه ای که حتی برای نیروهای نظامی نیز مانع تراشی می شد.

جنگ در چنین وضعیت و شرایطی آغاز شد، در واقع زمینه چینی آن در داخل از سوی عوامل نفوذی و گروه های تروریستی معاند در کشور انجام شده بود و صدام با ارتش مجهز خود آماده حمله ای غافلگیر کننده برای اشغال ایران بود.

حمله ارتش صدام به طور گسترده در همه مرزهای عراق با ایران آغاز شد، بخش های زیادی از خاک کشور به ویژه در منطقه جنوب و استان خوزستان به دست ارتش صدام اشغال شد.

حملات سنگین و بی رحمانه بود، ارتش مجهز صدام از شرایط موجود در ایران کاملاً بهره برد تا بتواند زیر سایه حمایت های گسترده ابرقدرت های شرق و غرب انقلاب ایران با به شکست بکشاند.

اما با این وجود رزم و نبرد از سوی جمهوری اسلامی ایران آغاز شد و نیروهای مردمی نخستین مقاومت ها را مقابل ارتش صدام شکل دادند.

ارتش در آن زمان به خاطر شرایط انقلابی کشور و فرار برخی از سران و فرماندهان و اخراج مستشاران نظامی آمریکایی، نمیتوانست با وجود تجهیزات نظامی پیشرفته آن زمان، با فرماندهی فردی همچون بنی صدر ورود کند.

کم کم هم ارتش هم سپاه و هم بسیج توانستند، با تحرکات نظامی که انجام دادند، خود را جمع و جور کنند و آن خواب و خیالی که صدام در سر داشت پریشان سازند.

شوروی و آمریکا در ان زمان تصور نمی کردند که ایران بتواند نیروهای نظامی خود را سازماندهی کند و مقابل ارتش عراق بایستد تا جایی که حتی بخش هایی از خاک عراق را نیز فتح کند.

همه کمک های شرق و غرب به صدام از ارسال تجهیزات و تسلیحات نظامی گرفته تا اطلاعات نظامی بدون کمترین هزینه ای در اختیار عراق قرار میگرفت.

ماهواره های آمریکا و شوروی اطلاعات ماهواره ای از نقل و انتقال نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران را به صدام می داد.

ستون پنجم عراق در ایران فعال بود، بدنه این ستون پنجم را گروه تروریستی منافقین تشکیل داده بودند. برخی دیگر از گروه های سیاسی نیز همراستا را سیاست های منافقین عمل می کردند.

سرسپردگان وطن فروش، اطلاعات لازم را به عراق می دادند، عوامل این وطن فروشان حتی در جبهه ها جنگ نیز نفوذ کرده بودند و اطلاعات جبهه ها را به دشمن می دادند.

نبرد با دشمن در چنین شرایط برای انقلاب اسلامی بسیار دشوار بود، از یکح سو باید با عوامل توطئه ها گر، خائن و تروریسم در پشت جبهه مقابله کند و از سوی دیگر رو در رو با دشمن تا دندان مسلح به مقابله برخیزد.

کشور را نمیتوان یافت که در چنین شرایطی جنگیده و پیروز شده باشد، اما جمهوری اسلامی ایران با وجود همه مشکلات، دوران دفاع مقدس را با پیروزی پشت سر گذاشت.

هر گاه از سوی ایران اقدام به طراحی یک عملیات جنگی صورت می گرفت، اطلاعات این عملیات به دست دشمن می رسید.

برنامه ریزی و طراحی برای یک عملیات در چنین فضایی کار بسیار دشوار و شاید نشدنی بود، با این وجود نیروهای مسلج ایران بارها توانستند عملیات های گسترده ای را علیه عراق و صدام انجام دهند که روند جنگ را تغییر داد.

محسن رضایی که در دوران دفاع مقدس فرمانده کل سپاه بود، در پاسخ به شبهاتی که در باره برخی عملیات ها از سوی افرادی که علم نظامی هم ندارند واکنش نشان داده و نوشته؛
«با عملیات کربلای چهار به دشمن وانمود کردیم که عملیات سالانه ما تنها همین بوده است. 10 روز بعد در همان نقطه و در زمانی که نیروهای ارتش بعثی به مرخصی رفته بودند، عملیات کربلای پنج را انجام دادیم. عملیات کربلای چهار برای فریب دشمن انجام شد. اگر تحلیلگر تاریخی در فهم آن فریب بخورد، پس وای به حال نوشته‌های او.»

اگر افراد و اشخاصی نسبت به دوران دفاع مقدس سخن و انتقادی دارند، بدون در نظر گرفتن شرایط آن دوران، غیر منصفانه است.

برای آن که بتوان 8 سال جنگ تحمیلی را نقد و بررسی کرد نخست باید شرایط دو طرف را سنجید آنگاه درباره خود تجزیه و تحلیل کرد.

صدام از هر لحاظ در جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران دست بالا را داشت.

تجهیزات و تسلیحات ارتش عراق چندین برابر ایران بود، حتی تعداد نیروهای نظامی رژیم صدام از نیروهای نظامی ایران بیشتر بود.
حمایت دو قدرت بزرگ دنیا (شوروی و آمریکا) از صدام یک طرف ماجرا بود، یکطرف دیگر را کشورها و رژیم های عربی منطقه گرفته بودند.

عربستان سعودی در آن زمان بیش از 50 میلیارد دلار به صدام داد تا بتواند هزینه های جنگ را بپردازد. کشورهای دیگر همچون امارات، کویت، مصر و دیگر رژیم های عربی در جنگ با ایران حامی صدام بودند و از میان آنها تنها سوریه بود که در کنار ایران قرار داشت.

با وجود آن شرایط انجام یک عملیات نظامی علیه دشمن بسیار دشوار و در واقع نشدنی بود، اما ایران با وجود رانت اطلاعاتی دقیقی که صدام در اختیار داشت، توانست ده ها عملیات نظامی موفق را طراحی و برنامه ریزی کند.

حتی اگر چند عملیات با جاسوسی عوامل نفوذی یا اطلاعاتی که سازمان های جاسوسی غرب و شرق در اختیار صدام قرار می دادند لو رفته است، هیچ جای گله و شکایت نیست.

مدتی است که بحث بر سر عملیات کربلا 4 بر سر زبان ها است، رسانه های معاند خارجی نیز در این باره گزارش های نادرستی را منتشر کردند، که باید به آنها گفت که چگونه درباره موضوع و اتفاقی که در خاک ایران و سال ها پیش افتاده است، اظهار نظر می کنند و تحلیل ارائه می دهند در حالی که گزارش ها به دست افرادی نوشته شده که حتی یک روز را در جبهه نگذرانده اند.

عملیات کربلای 4 گرچه با شکست روبرو شد، اما پشت سر آن عملیات کربلای 5 انجام شد که با پیروزی بزرگی همراه بود.

آنهایی که قصد تخطئه و تخریب دوران دفاع مقدس را دارند، باید درک کنند که جنگ ما با دیگر جنگ های دنیا تفاوت های بسیار داشت.