قصه تکراری


قصه تکراری

قصه تکراری این چه ظلمی ست که بر بنده روا میدارید نکند از من دلخسته شما بیزارید دل که بی چون و چرا یکسره تسلیم شماست بذر اندوه چرا بر دل من می کارید قصد جان من دیوانه نمودن تا کی گویی از روزشاعر:جواد جهانی فرح آبادی

قصه تکراری

این چه ظلمی ست که بر بنده روا میدارید
نکند از من دلخسته شما بیزارید
دل که بی چون و چرا یکسره تسلیم شماست
بذر اندوه چرا بر دل من می کارید
قصد جان من دیوانه نمودن تا کی
گویی از روز ازل نیز بر این پندارید
یادم هرگز نرود قصه تکراری تان
باز هم شب شد و درگیر همان تکرارید
این غزل با همه دلواپسی ام مال شما
و خدا خواست که دست از سر من بردارید
خوب شد آخر این قصه به جایی نرسید
که شما از تنش سایه آن بیزارید

جواد جهانی فرح آبادی
(مسافر)

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دانلود آهنگ دوباره نخوابیدم افکار پریشون ریمیکس اینستا