رود جاریست هنوز


رود جاریست هنوز

چشمه ها خشکیده چشمها خیس و نمور غنچه ها بسته ولی ته ذهن دهقان رود جاریست هنوز چشم در چشم سکوت چشمه ها میخشکند جای آب از چشمه سنگها میجوشند روشنایی دیگر معنی حرکت نیست روی دستان درخت خبریشاعر:امین دارخال

چشمه ها خشکیده
چشمها خیس و نمور
غنچه ها بسته ولی
ته ذهن دهقان
رود جاریست هنوز
چشم در چشم سکوت
چشمه ها میخشکند
جای آب از چشمه
سنگها میجوشند
روشنایی دیگر
معنی حرکت نیست
روی دستان درخت
خبری از برگ نیست
غازهای وحشی
غم رفتن دارند
خسته از راه ولی
ترس ماندن دارند
در نبود ماهی
برکه خشکیده
دشت بی آب و علف
نا امید از جلگه
چاره ای نیست ولی
کوچ زود است هنوز
همه در بیداری
ظاهرا خوشحالند
شب ولی تا به سحر
غم فردا دارند
ته رود جاری
خبراز دریا نیست
انتهای هر رود
زردی آبان نیست
همگان میخندند
ظاهر اما دردل
ترس از فرداها
که ندارند هنوز
در مسیر نی زار
روی اسب و گاری
پشت گاو آهن سخت
وسط مزرعه خشکیده
پیرمر دهقان
همه را میداند
همه را میبیند
نگران است ولی
ته ذهن دهقان
رود جاریست هنوز

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دانلود آهنگ خاص و بی نظیر اجتماعی سارینا از شاهین نجفی