مارتین در تئاتر
دسته: داستانهای مصورمارتین، ژان و دوستانشان در یک روز سرد و بارانی در اطاق زیر شیروانی جمع شده اند. در آنجا آنها یک صندوق بزرگ پر از...
مارتین، ژان و دوستانشان در یک روز سرد و بارانی در اطاق زیر شیروانی جمع شده اند. در آنجا آنها یک صندوق بزرگ پر از لباسهای زیبا و کلاه های رنگارنگ پیدا می کنند. مارتین می گوید : من این لباسها را در تئاتر دیده ام . پس آنها تصمیم میگیرند که یک نمایش تئاتر اجرا کنند.
حق تکثیر: انتشارات بامداد 1352
حق تکثیر: انتشارات بامداد 1352