عملیات ثامن الائمه، فرزند دستاوردهای سال اول جنگ بود


عملیات ثامن الائمه، فرزند دستاوردهای سال اول جنگ بود

تهران- ایرنا- بر در و دیوار اتاق امیر پر بود از نقشه های عملیاتی دوران جنگ. «مسعود بختیاری»، سرهنگ توپخانه ستاد در دوران جنگ تحمیلی، امروز امیری است در هیئت «معارف جنگ شهید صیاد شیرازی» و راوی برجسته روزهای درخشان دفاع مقدس.

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش، به مناسبت 5 مهر عملیات غرور آمیز «ثامن الائمه» و 7 مهر، سالگرد شهادت جمعی از فرماندهان ارتش و سپاه در پی سقوط هواپیمای نظامی در کهریزک تهران، در دفتر امیر مسعود بختیاری در هیئت معارف جنگ حاضر شدیم و با ایشان گفت وگو کردیم.
هیئت معارف جنگ که به ابتکار شهید سپهبد صیاد شیرازی برای نگارش تاریخ 8 سال دفاع مقدس تشکیل شده است، اکنون مرکزی تحقیقاتی در حوزه تاریخ جنگ تحمیلی است و برجسته ترین فرماندهان ارتش در دوران جنگ، مشغول تحقیق و پژوهش در این مرکز هستند.
امیر مسعود بختیاری، متولد شهریور 1320 است. از روزهای آغاز جنگ جهانی دوم تا روزهای آغازین جنگ تحمیلی، آنقدر بود تا «مسعود بختیاری»، «سرهنگ توپخانه » شود و از همان روزهای ابتدای جنگ تحمیلی به میدان دفاع پا بگذارد.
مسعود بختیاری امروز یکی از برجسته ترین پژوهشگران حوزه دفاع مقدس محسوب شده و در این رابطه کتاب های تحقیقاتی همچون «عملیات بیت‌المقدس: آزادسازی خرمشهر» و «هشت سال دفاع مقدس» را به رشته تحریر در آورده است.

**ایرنا: در ابتدای بحث دو سوال اساسی مطرح می شود: چرا عراق نتوانست پس از خرمشهر، آبادان را هم تصرف کند؟ دوم آن که چرا آبادان حدود یکسال تمام در محاصره ارتش بعث عراق باقی ماند؟
**بختیاری: این سوال که چرا عراق نتوانست آبادان را بگیرد، سوال بسیار مهمی است که کمتر به آن پرداخته شده است. عراق برای اینکه ادعای خود مبنی بر حاکمیت و مالکیت کامل بر اروندرود را اثبات کند، نیاز داشت ساحل شمالی اروندرود را تصرف کند.
این بخش تحت حاکمیت ایران است. کشور ما نزدیک به 100 کیلومتر از نهر «خَییِن» در شمال آبادان تا «نهر قمیجه» در پایین آبادان در اروندکنار ساحل دارد و بزرگترین رودخانه کشور، رودخانه «کارون» وارد اروندرود می شود. بنابراین از آنجا که ایران کرانه شمالی در اختیار دارد، بطور طبییعی بر اروندرود هم حق السهم خواهد داشت. عراق در آن زمان مدعی اروندرود بود و اگر می توانست این ساحل 100 کیلومتری را تصرف کند، رودخانه اروندرود، بخشی از خاک داخلی عراق می شد.
لذا تسلط بر جزیره آبادان و شهر خرمشهر که مجموعاً کرانه شمالی اروند را تشکیل می دهند، جزو اهداف اصلی عراقی ها بوده است. «صدام حسین» به عنوان کسی که توافق «1975 الجزایر» را پذیرفته بود، همیشه مورد انتقاد مخالفین خود قرار داشت و خودش هم احساس حقارت می کرد، چون هیچکدام از حکام عراق از زمان تشکیل این کشور چنین چیزی را نپذیرفته بودند. صدام حسین برای اولین بار ناچار به پذیرش این قرارداد شد. البته این یک مسئله منطقی بین المللی هم بود. بطور حتم ایران با داشتن صد کیلومتر نوار ساحلی، حق قاطعی بر این آب ها دارد.
**ایرنا: آیا این درست است که در قبال قرارداد 1975 قرار شد تا ایران از حمایت نیروهای کرد مخالف دولت صدام دست بکشد؟
**بختیاری: بله! این درست است. متن بیانیه به این ترتیب است که «حسن همجواری و عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر و عدم حمایت از مخالفین یکدیگر». در همان زمان مخالفین وقت دولت ایران از گروه های فکری مختلف در عراق بودند و رژیم شاه هم از این جهت تحت فشار بود. از جمله «کنفدراسیون دانشجویان مسلح» که جنبش های مسلحانه دهه 1340 را صورت دادند از طرف عراق حمایت می شدند. شخص امام خمینی (ره) هم در عراق بودند. عراق هم از طریق شبکه رادیویی، جنگ تبلیغاتی شدیدی علیه رژیم پهلوی به راه انداخته بود.
**ایرنا: عراق هیچوقت از این قرارداد راضی نبود؟
**بختیاری: خیر! عراق اگر موفق می شد کرانه شمالی را تصرف کند، دیگر ایران نمی توانست ادعایی بر اروندرود داشته باشد. از همین رو ارتش عراق به سرعت با هدف تصرف آبادان و خرمشهر، حمله خود را آغاز کرد؛ اما نتوانست خرمشهر را با سرعت مورد نظر تصرف کند و زمانی که بعد از 34 روز بر خرمشهر مسلط شد، توانست بر رودخانه کارون مسلط شود و نه بر اروندرود؛ یعنی کماکان عراق در خرمشهر، مسلط بر اروندرود نبود.
برای رسیدن به این هدف، ایجاب می کرد که عراق بر شبه جزیره آبادان مسلط شود. تلاش عراق برای رسیدن به آبادان از طریق عبور از اروندرود در شمال خرمشهر ممکن بود. ارتش بعث عراق تقریباً در فاصله 10 تا 15 کیلومتری شمال خرمشهر، از رودخانه کارون عبور کرد تا از آن طریق به سمت آبادان بچرخد. در اینجا نیروهای ما با همه کمبودها و کاستی ها جلوی عراق را می گیرند. در ادبیات نظامی زمانی که شما از یک رودخانه یا دریا عبور می کنید و در ساحل یا کرانه مقابل پیاده می شوید، به این محل پیاده شدن «سر پُل» می گویند.
عراق سر پُلی در جزیره آبادان را گرفت. ارتش بعثی باید سر پل را توسعه می داد و به سمت آبادان پیش می رفت. عراق دو بار از رودخانه «بهمنشیر» که یکی از شعب کارون است، رد شد. عراق در 19 مهرماه 1359 از رودخانه کارون عبور کرد و به سمت آبادان پیش رفت و در دو منطقه «فیاضیه» و «کوی ذوالفقاری» وارد شد. این دو منطقه در کنار رودخانه بهمنشیر قرار دارند. عراق تلاش کرد تا از این رودخانه ها رد شود و وارد آبادان گردد. در واقع ارتش بعث عراق وارد نخلستان های اطراف آبادان هم شد. اما نیروهای ارتشی قرارگاه عملیاتی آبادان متشکل از «گردان 153 پیاده لشگر خراسان»، تعدادی از دانشجویان فارغ التحصیل نیروی زمینی، تعدادی از نفرات «لشگر 92 زرهی»، تعدادی از تفنگداران دریایی به گروه فدائیان اسلام و نیروهای سپاه خرمشهر تحت فرمان «شهید جهان آرا جلوی «لشگر 3 زرهی عراق» را گرفتند.
پس از این مقاومت، عراق دیگر نتوانست وارد شبه جزیره آبادان شود. نیروهای ما مانع از این امر شدند. ما دوبار هم حمله کردیم و تلاش کردیم تا عراق را به پشت کارون برانیم. هرچند موفق نشدیم؛ اما این دو عملیات باعث شد تا عراق از خیر تسخیر آبادان هم بگذرد و متوجه شود که قادر به انجام این کار نیست و ناچار شد به همان تصرفات قناعت کند.
**ایرنا: تاثیر کودتای موسوم به «نقاب» برحمله عراق و پیشرفت آن ها در منطقه آبادان چه بود؟
**بختیاری: اگر این کودتا طرح نمی شد شاید هرگز عراق به ایران حمله نمی کرد. این کودتا ضربه شدیدی به جایگاه ارتش زد و اعتماد را دوباره از بین برد. به ویژه نیروی هوایی و نیروی زمینی ارتش تحت تاثیر نتایج این کودتا قرار گرفتند. البته باید به یاد داشت که همانطور که مقام معظم رهبری در خاطرات خود می فرمایند، این کودتا توسط خود ارتشیان افشا شد و در عین حال تا زمان کودتا فاصله زیادی بود. به این ترتیب نبود که قرار باشد مثلا فردا صبح کودتایی صورت بگیرد. بخاطر همین مسئله، لشگر اهواز به دلیل دخالت چند افسر محدود در ماجرای کودتا، دچار درگیری، تنش و آشفتگی شد.

**ایرنا: عراق تا حدود 330 درجه آبادان را محاصره کرد؟
**بختیاری: بله! در پی هجوم نیروهای بعثی، جاده آبادان به ماهشهر بسته می شود. جاده آبادان به اهواز و خرمشهر هم بسته می شود. پس می گویند آبادان محاصره شد؛ اما این محاصره کامل نبود. بخشی از فضای هوایی از سمت ماهشهر باز بود. می شد با بالگرد به انتهای جزیره آبادان و دهکده ای به نام «چویبده» فرود آمد و از داخل شبه جزیره به سمت نیروهای خودی حرکت کرد. راه دوم رساندن کمک از طریق هواناوهای نیروی دریایی بود که می توانستند از باریکه محیط های آبی کم عمق عبور کرده و به نیروها سلاح و مهمات برسانند. فقط همین دو راه باریک وجود داشتند. در همین زمان ستادی نیروهای خودی با نام «قرارگاه اروند» با فرماندهی «سرهنگ حسن فروزان» تشکیل شد.
**ایرنا: آبادان یکسال در محاصره بود؟
**بختیاری: بله! البته 7 ماه که از جنگ گذشت، نیروهای «لشگر 77 پیروز خراسان» به این منطقه منتقل شدند.
**ایرنا: با چه میزان استعداد؟
**بختیاری: یک لشگر کامل شامل سه تیپ کامل و حدود 16-17 هزار نفر نیرو. این لشگر آمد و سه تیپ در سه سمت نیروهای محاصره کننده موضع گرفتند؛ یعنی سر پل عراق به محاصره نیروهای ما درآمد.
**ایرنا: چرا لشگر 77 زودتر وارد منطقه نشد؟
**بختیاری: سوال خوبی است. آن موقع نیروهای «طالبان» در حال جنگ علیه شوروی بودند و خطر تهدید آن ها متوجه ما بود و ایران را تهدید می کردند. از همین رو نیروی زمینی ناچار بود این منطقه را پوشش دهد. حتی در طرحی که تهیه شد فرماندهان ناچار شدند لشگر را در مرز خراسان نگاه دارند. پس از رفع خطر، لشگر خراسان توانست به سمت جنوب حرکت کند.
مابقی نیروهای ما هم در نقاط مختلف کشور درگیر بودند. ما واحد آزاد دیگری نداشتیم. ما حتی دانشجویان دانشگاه افسری را هم به میدان آورده بودیم. نیروهای ما در یک جبهه 1608 کیلومتری در کل مرز دریایی و زمینی درگیر بودند. به علاوه در منطقه کردستان نیز هنوز درگیری وجود داشت.
**ایرنا: می شود گفت رژیم بعث عراق عامدانه ما را در تمامی مرزها درگیر کرد تا بتواند به سمت خوزستان پیش برود؟
**بختیاری: بله! ما را در قسمت های شمالی و میانی خود درگیر کرد. یعنی عراق به استان های کردستان، آذربایجان، ایلام و کرمانشاه حمله کرده بود تا بتواند در خوزستان به اهداف خود برسد. در خوزستان هم هدف اصلی این منطقه بود.
لشگر 77 بلافاصله پس از استقرار، روند تهیه طرح عملیاتی برای بیرون راندن دشمن از شبه جزیره آبادان را آغاز کرد. این امر مبتنی بود بر فرمان موکد امام بر شکست حصر آبادان. ایشان در سخنرانی که با علمای حوزه علمیه قم داشت دستور فرمودند که باید این محاصره شکسته شود. ما چند بار پیش از عملیات «ثامن الائمه» برای شکست حصر تلاش کردیم، هرچند می دانستیم موفق نمی شویم؛ اما این باعث شد تا عراق هم توان پیشروی نداشته باشد.
به یاد داشته باشیم که طرح ریزی یک عملیات زمان بر است. نیازمند ارزیابی اطلاعاتی و استقرار دقیق نیروها است. ضمن آن که در آن زمان کشور دچار یک التهاب سیاسی در سطح بالا بود. «بنی صدر» در خرداد ماه عزل و از کشور خارج شد. این مسئله بسیار مهمی بود. در آن زمان ارتش داشت طرح های خود را برای دفع دشمن آماده می کرد.
**ایرنا: آیا عزل بنی صدر در سرعت گرفتن تصمیمات و اجرای برنامه ها موثر بود؟ آیا بنی صدر عامدانه تلاش کرد جنگ را کُند کند؟
**بختیاری: بنی صدر اساساً با ولایت فقیه موافق نبود. از همین رو روابط ایشان با سپاه پاسداران روابط شکرآبی بود و سپاه از وی فرمانبرداری نمی کرد. عزل بنی صدر باعث بازتر شدن دست سپاه شد. در سال اول جنگ سپاه به شکل امروزی نبود. سپاه به صورت منطقه ای فرماندهی می شد؛ مثلا فرماندهی سپاه خرمشهر با «شهید جهان آرا»، سپاه آبادان با «برادر بیگدلی» و سپاه اهواز با «برادر شمخانی» بود. حتی در شورای 5 نفره سپاه اختلاف نظرهایی برای ورود به جنگ داشت. بطور مثال «ابوشریف» معتقد بود شرکت در جنگ وظیفه سپاه نیست و این نیرو باید به مسائل داخلی بپردازد.
در شهریور 1360 بود که سپاه به صورت فرماندهی کل تشکیل شده و آقای «محسن رضایی» فرمانده سپاه شد. بدین ترتیب سپاه توانست هماهنگ و منسجم وارد جنگ شود. اختلاف نظرهایی تاکتیکی هم وجود داشت؛ اما فرمان امام تکلیف را روشن کرد و قرار بر شکست محاصره شد. البته ماجراهای اختلافات بنی صدر با سایرین هم روند تصمیم گیری و اداره جبهه را کند کرد. ارتش تلاش کرد فارغ از اختلافات سیاسی، مسئولیت های خود را صورت دهد. پس از بنی صدر، اختیارات لازم به «سرلشگر فلاحی» سپرده شد. عملیات شکست حصر آبادان در زمان فرماندهی ایشان شکل گرفت.
**ایرنا: یک سوال حاشیه ای مطرح می شود. آیا این درست است که ما در زمان محاصره آبادان حدود 150 تانک را از دست دادیم؟ یا تانک های بسیاری از دست رفتند؟ آیا درست است که عده ای لوله های تانک را به دلیل ترس از کودتا با گچ یا سیمان پر کردند؟
**بختیاری: خیر! این ها داستان است! ما فقط 17 تانک در عملیات نظامی از دست دادیم. مگر می شود لوله تانک را با گچ پر کرد؟! ما در عملیات «توکل» تلاش کردیم سر پل آبادان را بشکنیم. تانک ها باید از سمت اهواز پیشروی می کردند. کنار جاده اهواز آبادان 7 خط لوله نفت وجود داشت و در حاشیه هم اراضی برای حرکت تانک نامناسب بودند.
در زمان پیشروی تانک ها و نزدیک به آبادان، عراق با موشک های «مالیوتکا»، 17 تانک را از دور زد. برای یک جنگ 17 تانک اصلاً تعدادی به حساب نمی آید. ولی 150 تانک از دست دادن را تکذیب می کنم. 150 تانک معادل دو تیپ زرهی می شود! یک گردان تانک ما 53 تانک داشت. 17 تانک معادل یک گروهان می شود. از دست دادن یک گروهان در یک عملیات تلفات مهمی نیست. عراق با تمام قوا آمده بود جنگ را ببرد؛ اما همین تانک ها باعث شدند که تانک های دشمن نتوانند در همین جاده پیشروی کنند و لشگر 3 زرهی عراق در همین عملیات «توکل» متوقف شد.
**ایرنا: آیا باز کردن آب در این منطقه هم موثر بود؟
**بختیاری: خیر! باز کردن آب در دشت ها، متعلق به جنوب اهواز بود. ما نیرو کم داشتیم و میزان نیروی زمینی ما نسبت به عراق 1 به 2 بود. عراق 12 لشگر آماده داشت و ما 6 لشگر آماده نبرد در آن زمان داشتیم. ما برای دفاع از اهواز، دشت ها را با بستن آب، محافظت کردیم. البته عراق هم بعداً از ما یاد گرفت و در منطقه شرق بصره به صورت مداوم ایجاد باتلاق و برکه می کرد.
**ایرنا: بازگردیم به عملیات ثامن الائمه. چه کسانی طراحان این عملیات بودند؟ آیا اساتید دافوس طراحان این عملیات بودند؟
**بختیاری: اولاً در عملیات ثامن الائمه، اساتید دافوس حضور نداشتند. این اساتید از بعد از عملیات ثامن الائمه وارد طراحی شدند. در عملیات ثامن الائمه، افسران طراح لشگر 77 خراسان این مهم را صورت دادند به ویژه فرمانده لشگر «شهاب الدین جوادی» که دوره ستاد خود را در کشور «مصر» طی کرده و به زبان عربی کاملاً مسلط بود، انجام داد. ایشان باید امروز بیش از 90 سال داشته باشند. افسران ستاد دیده ای همچون امیر «علی صدیق زاده» که بعداً فرمانده لشگر 21 شدند، همچنین امیر «روح الله سروری» رییس رکن سوم لشگر جزو طراحان این عملیات بودند.
بنده یک نکته را بگویم. طراحی یک فرایند است و چیزی نیست که یک نفر بتواند ادعا کند که من طراح یک عملیات بوده و در یک شب آن را انجام کرده ام. طرح یک عملیات بسیار زمان بر، طولانی و پیچیده است. طراحی یعنی تقسیم وظایف و اینکه چگونه و چطور به یک هدف برسیم. طرح یک عملیات ممکن است به 40-50 صفحه برسد و افراد از تخصص های مختلف وارد طراحی می شوند.
طرح عملیات ثامن الائمه آن بود که از سه طرف به دشمن حمله ور شوند. از بالای منطقه، پایین منطقه و روبروی منطقه. به یاد داشته باشیم در سال اول جنگ ما فرماندهان برجسته و توانمندی داشتیم. شهید فلاحی» و شهید «فکوری» دانشمندانی در عملیات های نظامی بودند. افسران ستادها، افسران برجسته و توانمندی بودند. امیر «ظهیرنژاد» فرمانده نیروی زمینی فرد باتجربه و استخوان خرد کرده ای بود. آن ها در رزمایش های متعددی شرکت کرده بودند.
**ایرنا: یکی از بحث ها این است که در زمان گرمای هوا عملیات آغاز شد. آیا این انتخاب زمان حمله عامدانه بود؟
**بختیاری: عملیات کلا از 5 مهر تا 7 مهر طول کشید. دلیل امر تنها آمادگی لشگر بود. هوا هم نسبت به تابستان بسیار بهتر شده بود. 12 تا 15 گردان نیروهای سپاه هم در این عملیات سازمان داده و مشارکت داشتند و شهید «سرهنگ کلاهدوز» در این عملیات فرماندهی نیروهای سپاه را برعهده داشتند. سردار «رحیم صفوی» و «حسن باقری» هم حضور یافتند.
**ایرنا: عملیات با غافلگیری آغاز شد؟
**بختیاری: عملیات شبانه آغاز شد؛ اما بلافاصله بعد از درگیری غافلگیری معنای خودش را از دست می دهد. سنگرهای عراق به سرعت شدند. منطقه 150 کیلومتری وسعت عملیات بود و این نشان از قابلیت نیروهای ارتش داشت.
**ایرنا: چرا عراق با وجود داشتن فرصت بسیار، مواضع سنگینی ایجاد نکرد تا مانع حمله نیروهای ایرانی شود؟
**بختیاری: موانع جدی ایجاد کرده بودند؛ اما طرح نظامی ما بسیار پیچیده بود. عراق هرکاری می کرد در با این طرح پیچیده شکست می خورد. نیروهای عراقی سردرگم شدند و توان مقابله هم نیافتند. ما از موانع بسیار پیچیده عراق عبور کردیم. هرچند موانع به سنگینی خرمشهر نبودند؛ اما سبک هم نبودند. حمله از سه طرف یک عملیات خاص بود.
**ایرنا: گویا صدام بعد از این عملیات 7 نفر از فرماندهان خود را اعدام کرده بود.
**بختیاری: اطلاعی ندارم. هرچند صدام فرد بی رحمی بود. خشونت صدام به نوعی بر انسجام ارتش عراق اضافه می کرد و فرماندهان ترس از مجازات داشتند. نیروها به سمت خرمشهر عقب نشینی کردند؛ اما عمده قوای آن ها از بین رفتند. البته این شایعات هم وجود دارد که پس از هر شکست صدام تعدادی از فرماندهان را اعدام می کرد. البته اگر اینطور بود که دیگر فرماندهی برای صدام باقی نمی ماند!
**ایرنا: دستاوردهای عملیات «ثامن الائمه» چه بود؟
**بختیاری: مهمترین دستاورد شکست محاصره آبادان بود. شکستن محاصره آبادان حیثیت قدرت نظامی را برای ما به دست آورد. 150 کیلیومتر از مناطق اشغالی آزاد شد. چیزی حدود 2000 عراقی اسیر شدند. همین حدود کشته شدند. تعدادی زیادی مجروح شدند. غنائم بسیار زیادی از جمله تانک، توپ و خودرو به غنیمت درآمد و به سپاه داده شد تا تقویت شود. ما به ساحل کارون رسیدیم و خطر عراق برای تصرف آبادان برای همیشه از بین رفت.
**ایرنا: آیا عراق تلاش کرد دوباره این منطقه را تصرف کند؟
**بختیاری: خیر! عراق هرگز دیگر تلاشی برای تصرف منطقه انجام نداد. عراق متوجه شد دیگر امکان تصرف این منطقه را ندارد.
**ایرنا: در اینجا بود که لشگر 77 خراسان به «لشگر 77 پیروز خراسان» ملقب شد؟
**بختیاری: بله! چون عملیات به نام امام هشتم نام گرفته بود و توسط لشگر خراسان صورت گرفت، لشگر خراسان به این نام ملقب شد.
**ایرنا: برسیم به روز 7 مهر و شهادت جمعی از فرماندهان ارتش و سپاه. می توانید در این رابطه توضیح دهید که چرا این اتفاق رخ داد؟آیا توطئه ای در کار بود یا پدافند خودی به سمت هواپیمای حامل فرماندهان شلیک کرد؟
**بختیاری: خیر! به هیچ وجه! ماجرا از این قرار بود که پس از پایان عملیات ثامن الائمه، «شهید فلاحی» رییس ستاد مشترک، «شهید فکوری» مشاور هوایی رییس ستاد مشترک، شیهد «موسی نامجو» وزیر دفاع، شهید کلاهدوز قایم مقام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و شهید جهان آرا فرمانده سپاه خرمشهر با یک هواپیمای C-130، به سمت تهران پرواز کردند.
البته قرار بود با هواپیمای فرماندهی به سمت تهران حرکت نمایند. برای هواپیمای ارتش مشکلی پیش آمد و در نتیجه به دلیل تعجیل فرماندهان در سفر به تهران و دادن گزارش عملیات به امام خمینی (ره) تصمیم بر آن شد با هواپیمای ترابری حرکت نمایند. این هواپیما، تبدیل به هواپیمای آمبولانس شده و در آن برانکارد بسته بودند؛ از همین رو فاقد کمربند ایمنی بود. هواپیما حدود 6 بعد از ظهر از فرودگاه اهواز به مقصد تهران پرواز کرد. در ده مایلی فرودگاه تهران، اجازه فرود گرفت؛ اما متوجه شد که اختلالی ایجاد شده است. برق موتورها رفت. خلبان هواپیما به دلیل داشتن سیستم یدکی متعدد این پرنده، توانست چرخ ها را به صورت دستی بازکرده و آماده فرود در بیابان شود. خلبان «علی صولتی» با مهارت هواپیما را نشاند. هواپیما اصلاً سقوط نکرد. منتها متاسفانه در لحظه ترمز یکی از چرخ های هواپیما به داخل چاله ای می رود و سر یکی از بالها به زمین برخورد می کند. سر بال می شکند و هواپیما به دور خود می چرخد و دچار آتش سوزی می شود. خلبان و کمک خلبان از هواپیما خارج شده و به سراغ درب هواپیما می روند. درب ها باز می شود، منتها به دلیل نبود کمربند ایمنی، فرماندهان به دلیل تکان های شدید هواپیما به بدنه داخلی آن خورده و دچار ضربه مغزی و شکستگی سر شده و به شهادت رسیدند. هیچ عامل دیگری در کار نبود و اگر چرخ هواپیما در چاله نرفته بود هیچ حادثه ای رخ نمی داد.
**ایرنا: فقدان این فرماندهان، چه تاثیری بر روند جنگ گذاشت؟
**بختیاری: فقدان فرماندهان باعث تغییر در رده بالای فرماندهی شد. امیر ظهیرنژاد رییس ستاد مشترک شد. به جای امیر ظهیرنژاد، شهید صیاد شیرازی فرمانده نیروی زمینی شدند. شهید صیاد شیرازی به غیر از دانش نظامی، توانمندی خوبی در برقراری ارتباط با سپاه داشتند و باعث نزدیکی هر چه بیشتر این دو بازوی نظامی کشور شدند. البته این به معنای آن نبود که شهید فلاحی یا امیر ظهیرنژاد با نیروهای مردمی اعتقاد یا تعامل نداشته باشند؛ اما شهید صیاد هم زبان نیروهای نظامی کلاسیک ارتش را می دانست و هم زبان نیروهای مردمی و سپاه را. ایشان هم به جوانان میدان دادند و هم از تجارب نیروهای قدیمی استفاده کرد.
**ایرنا: شکست حصر آبادان چه تاثیرات روانی بر روی نیروهای نظامی ما داشت؟
**بختیاری: ما به خود باوری رسیدیم. عملیات ثامن الائمه فرزند دستاوردهای سال اول جنگ است و این عملیات پدر عملیات طبق القدس بود و به عملیات های بعدی هم فکر شد.
**ایرنا: نقش نیروی هوایی، هوانیروز و نیروی دریایی چه بود؟
**بختیاری: این نیروها نقشی بی بدیل داشتند. نیروی هوایی و هوانیروز آتش هوایی پشتیبانی گسترده ای برای حمایت از نیروی زمینی ایجاد کردند و مواضع دشمن را نیز هدف قرار دادند. نیروی دریایی نیز علاوه بر مشارکت دادن بخشی از تفنگداران دریایی خود در این عملیات، نقش تدارکات و حمایت از نیروهای ایران را بر عهده گرفته و همواره مسیر ورود کالا و تجهیزات به کشور را باز نگاه داشت.

پژوهشم **

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه اجتماعی

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دانلود آهنگ خاص و بی نظیر اجتماعی سارینا از شاهین نجفی