بازتولید آثار دست چندم GEM در شبکه نمایش خانگی ایران/ وقتی تمام ابتذال‌های یک سریال ترکیه‌ای تنها در دو قسمت ممنوعه گنجانده می‌شود!


بازتولید آثار دست چندم GEM در شبکه نمایش خانگی ایران/ وقتی تمام ابتذال‌های یک سریال ترکیه‌ای تنها در دو قسمت ممنوعه گنجانده می‌شود!

«ممنوعه» نام سریال تازه‌ای در شبکه نمایش خانگی است که کاملاً بر روی فرمول سریال‌های ترکیه‌ای ساخته‌شده؛ الگوی پرتکرار عشق، شک و خیانت در کنار ابتذال فراوان اخلاقی!

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ «ممنوعه» نام سریال تازه‌ای در شبکه نمایش خانگی است که تاکنون اخبار و حواشی بسیاری را چه قبل از انتشار خود و چه تا قسمت سوم آن ‌که تاکنون انتشاریافته، پشت سر گذاشته است.این سریال همچنین یکی از پرستاره‌ترین مجموعه‌های شبکه‌ نمایش خانگی است که توسط «امیر پورکیان» به تهیه‌کنندگی «علی‌اکبر نجفی» و سرمایه‌گذاری «صادق یاری» ساخته‌شده است. یاری از گردانندگان موسسه «سرورسانه پارسیان» است که سابقاً سریال‌های «گلشیفته»، «عالیجناب» و «اکسیدان» را با محتوای مشخص، با نگرش جنسی و اشاعه ابتذال اخلاقی در شبکه نمایش خانگی عرضه کرده است.

پورکیان اغلب به‌واسطه‌ تهیه‌کنندگی‌ در فیلم‌های «دریا و ماهی پرنده» و «خنده‌های آتوسا» شناخته می‌شود. این سریال اولین تجربه‌ کارگردانی وی در این حیطه محسوب می‌شود. نویسندگی فیلم‌نامه این مجموعه نیز بر عهده‌ «مهرداد کوروش نیا» و «علی ‌اصغری» است. بازیگران این مجموعه نیز متشکل از: میلاد کی مرام، امیر جعفری، بهاره افشاری، هادی حجازی فر، نیکی کریمی، امیرحسین آرمان، بهاره کیان افشار، الهه حصاری، لیلا زارع، نیما شعبان نژاد، شهرام قائدی، فاطمه گودرزی، مجید مظفری، آتیلا پسیانی و پژمان بازغی است.

در خلاصه داستانی که توسط سازندگان منتشرشده، آمده است: «ممنوعه راوی داستان سه نسل است که به‌صورت هم‌زمان روایت می‌شود، از دغدغه‌های امروز جوانان تا آسیب مسائل روز خانوادگی و اجتماعی...»

اولین نکته‌ای در این سریال که می‌تواند مخاطب را با خود همراه سازد، ریتم تند و پرتحرک و ضرب‌آهنگ تیز آن است. مخاطب در سکانس ابتدایی با «voice over» و سامی شخصیت اصلی داستان، بر روی تصویر مواجه می‌شود. او به مخاطب توضیح می‌دهد که پدرش یکی از ثروتمندان پایتخت بوده و به‌اجبار دختری به نام «ترانه» را برای او انتخاب کرده است. سامی (که مبارز زیرزمینی شرط بندی است) می‌گوید قرار است این آخرین مبارزه‌ مشت‌زنی وی باشد. سپس تصاویری از مبارزه‌ زیرزمینی او به نمایش درمی‌آید که موفق به شکست حریفش می‌شود. بلافاصله فیلم به پارتی مختلطی کات می‌خورد. در خانه‌ای مجلل، دختران و پسران جوانی حضور دارند که علاوه بر استعمال آشکار مواد مخدر و شرب خمر، تنی هم به آب‌زده و مشغول رقص و پای‌کوبی‌اند. این تصاویر به‌قدری جذاب برای مخاطب به نمایش درمی‌آید که کاملاً حکم تبلیغ و ترویج فحشا و فساد در فیلم را به خود می‌گیرد.

سپس سامی برای مخاطب توضیح می‌دهد که سرانجام از ترانه جداشده و گروهی به نام «ممنوعه» را به همراه چند دختر و پسر دیگر تشکیل داده است. او می‌گوید که این گروهِ دوستی، چند قانون ممنوعه دارد و اتفاقاً از یکی از دخترهای گروه به نام «برکه» نیز خوشش می‌آید. ازاینجا به بعد مشکل عمده کارگردانی نمایان شده و داستان به‌نوعی رها می‌شود و دیگر خبری از روایت سامی برای مخاطب نیست. آن‌ها به ویلای سامی در شمال می‌روند و بعد از بگوبخندهای فراوان، شرب خمر، استعمال گل و... «حکم‌بازی» می‌کنند. بازی که در آن فردی کارت‌هایی را که حاوی شماره است؛ میان بازیکنان پخش می‌کند و کارت حاکم به هر فردی که افتاد او حاکم شده و قانونی را برای دیگران حکم می‌کند و بازیکنان دیگر نیز ملزم به اجرای حکم حاکم هستند. در ابتدا سامی ورق‌ها را پخش کرده و ازقضا خود او حاکم می‌شود.

او حکم می‌کند که هر شماره‌ای که اعلام می‌کند باید مشمئزکننده‌ترین کاری که تا به امروز انجام داده است را برای دیگران تعریف کند! او شماره‌ 6 را اعلام کرده و دختری به نام نگین نیز تعریف می‌کند که مجبور شده است برای تأمین سرمایه‌ گالری‌اش، شبی را با سرمایه‌گذار بگذراند! در دور بعدی بازی، مهران حاکم می‌شود. باربد که سابقه‌ بی‌حیا بودن او را در دورهای قبلی بازی به خاطر دارد شروع به درآوردن لباسش می‌کند. گویا در حکم‌های قبلی، حکم او به ترتیب درآوردن لباس بوده است! اما مهران به وی توضیح می‌دهد که اکنون حکم، چیز دیگری است. او که حتی شرمش می‌آید که با صدای بلند حکم خود را اعلام کند، آن را روی کاغذ نوشته و به باربد نشان می‌دهد. باربد با دیدن حکم در ابتدا تعجب می‌کند اما کمی بعد می‌خندد و آن را به سامی نشان می‌دهد. سامی نیز که گویا مخالفتی ندارد بدون گفتن نظرش آن را به نگین و طلا نشان می‌دهد.

آن دو نیز موافقت خود را اعلام کرده و نوشته را به آذر می‌دهند. آذر اما برافروخته شده و از پسرها می‌خواهد تا بازی را تمام کنند اما طبق قوانین گروه، چون رأی اکثریت با این حکم است آن‌ها به بازی ادامه می‌دهند. حکم ازاین‌قرار است که حاکم دو شماره را اعلام می‌کند و این دو شماره باید شبی را تا صبح در اتاقی باهم بگذرانند! حاکم دو عدد 3 و 5 را اعلام می‌کند و مشخص می‌شود که باربد با برکه باید به یک اتاق بروند! که در این لحظه پدرِ برکه از راه رسیده و مخاطب ادامه‌ صحنه را نمی‌بیند اما در چند سکانس بعد مشخص می‌شود که آن‌ها به یک اتاق رفته‌اند اما اتفاق خاصی نیفتاده است! شاید نقطه‌ اوج ابتذال اخلاقی فیلم، در کنار دیالوگ‌ها و اعمال اروتیک، همین سکانس باشد. کما اینکه در سکانس‌های بعد نیز مشخص می‌شود که برکه علاوه بر اینکه با سامی در ارتباط است، هم‌زمان با پسر دیگری به نام محسن-که ظاهری مذهبی دارد- نیز رابطه دارد که سامی بااطلاع از این موضوع، دعوای عظیمی به راه انداخته و جمع را ترک می‌کند. بعداً مشخص می‌شود که برکه با خانواده‌اش نیز درگیر است.

او که از مشکل پیش‌آمده با سامی و گروه ممنوعه به‌شدت ناراحت است. به درخواست آذر می‌خواهد به تهران بیاید اما ناگهان در جاده تصادف کرده و در بیمارستان بستری می‌شود. ضعف دیگر داستان زمانی خودنمایی می‌کند که درست در زمانی که مخاطب قرار است تا بیننده‌ داستان برکه و سامی باشد، قسمت دوم سریال، وارد زندگی خسرو، دایی برکه می‌شود. در داستان زندگی خسرو -که موازی با این داستان بازگو می‌شود- نیز خیانتی این‌بار در سنین میان‌سالی رخ می‌دهد. رها، همسرِ خسرو، دائماً به او شک دارد و می‌خواهد تا با بررسی گوشی‌ خسرو، سرنخی از خیانت او بیابد و یا تماس‌های مشکوک او را پیگیری می‌کند که در اینجا پروانه معشوقه‌ خسرو به ناگاه پا بر خانه‌ خسرو گذاشته و با رفتن در خصوصی‌ترین قسمت خانه‌ خسرو مدارکی را از خود برای رها به‌جا می‌گذارد. رها نیز با دیدن رژلب به‌جامانده بر روی استکانی در آشپزخانه با خسرو درگیر می‌شود اما خسرو اصرار دارد که رها توهم زده و این موضوع را در خیال خودش ساخته است...

در نگاهی به بیرون از اثر، مشخص می‌شود که مخاطب به‌هیچ‌عنوان از فضای این سریال دور نیست. فضایی جوانانه که جمعی از دوستان را نشان می‌دهد که کارهایی به‌روز اما غیرقانونی انجام می‌دهند. این گروه دوستانه به لحاظ اخلاقی دارای نقاط ضعف فراوانی هستند که البته این نقاط ضعف، جنبه‌ روانی و شخصیتی نیز ندارد. کاراکترهای داستان، شخصیت‌هایی منحصربه‌فرد و ویژه نیستند و مخاطب جوانانی شبیه به آن‌ها را پیش‌تر در سریال «خط قرمز» دیده است -اگرچه حجم رذالت اخلاقی سریال «ممنوعه» به‌هیچ‌عنوان با «خط قرمز» قابل‌مقایسه نیست- شخصیت‌هایی که کنش خاصی ندارند و تمام حرکات آن‌ها با توجه به بازی بی‌مایه‌ و تصنعی بازیگران برای مخاطب، خصوصاً نسل جوان قابل پیش‌بینی است. با مرور سریع و چندخطی داستان معلوم می‌شود که این سریال کاملاً بر روی فرمول سریال‌های ترکیه‌ای ساخته‌شده و از الگوهای آن‌ها برای جذب مخاطب استفاده کرده است.

الگوی پرتکرار عشق، شک و خیانت در کنار ابتذال فراوان اخلاقی! اشاره به خیانت ترانه، همسر سامی، عشق سامی به برکه، شکِ خیانت برکه به سامی، شک رها به خسرو، خیانت خسرو به رها، پررنگ کردن توهم خیانت توسط خسرو که این امر رها را تا مرز جنون می‌کشاند و... جالب است که این حجم، تنها در دو قسمت ارائه‌شده گنجانده‌شده است! به این میزان می‌توان موضوع پرتکرار ترنس‌ها با حضور شخصیت خلیل-که این اسم نیز قابل‌تأمل است- را نیز به فیلم اضافه کرد. شاید از میان آسیب‌های اجتماعی تنها طلاق مانده باشد که این مورد نیز، هم به‌صورت رسمی و هم به‌صورت عاطفی در سریال گنجانده‌شده است. درمجموع استفاده از کلمات، حرکات اروتیک و بی‌بندوباری در فیلم به‌قدری زیاد است که به نظر می‌رسد این سریال بیش از بقیه آثار مبتذل ساخته‌شده، از خط قرمزها عبور کرده است. با این تفاسیر و پیدا کردن نخ اصلی داستان، حدس زدن ادامه‌ سریال نباید کار سختی باشد. نکته‌ دیگر در خصوص فیلم، جواب قابل‌توجه سازندگان اثر، نسبت به انتقاد از فضای اروتیک و مبتذل بودن سریال است.

صابر احدی مدیر تولید این سریال در پاسخ به جام‌جم در این خصوص، لازمه‌ فروش بالای اثر را نمایش این حجم از ابتذال اعلام کرد! و در این باره گفت:« برای این که این صنعت زنده بماند باید بفروشیم. هر قدر فروش بد باشد و پایین تر بیاید، این صنعت هم زمین خواهد خورد. » جالب است که او این موضوع را به دلیل آن‌که مخاطب به‌طور مستقیم صحنه‌های مخرب را نمی‌بیند، آن را ترویج ابتذال نمی‌داند. این در حالی است که القای ذهنی یک منکر در ذهن مخاطب به‌مراتب اثر خطرناک‌تری نسبت به دید آن صحنه دارد. خصوصاً مخاطب نوجوان و جوان فیلم که کاملاً با فضای منکر سریال، ارتباط برقرار می‌کند. جالب‌تر آن‌که رئیس سازمان سینمایی، معاونت ارزشیابی سازمان و مدیرکل امور هنرهای نمایشی در اقدامی واحد و هماهنگ و در مصاحبه‌هایی با دفاع از مجوزهای داده‌شده به این فیلم، از منتقدان خواستند تا زود قضاوت نکنند و تا پایان سریال با آن همراه باشند تا با سرنوشت شوم این سبک از زندگی آشنا شوند!

در این راستا داروغه‌زاده در مصاحبه‌ای گفت: « به طور طبیعی وقتی موضوع یک سریال درباره آسیب‌های اجتماعی است و در این سریال به طور خاص ولنگاری و کژ رفتاری تعدادی جوان مطرح است، فیلمنامه‌نویس ناگزیر است برای پی‌ریزی شخصیت و شالوده فکری آنها رفتارهایی را طراحی کند که در زمره تخلفات و کنش‌های غیرمتعارف است. ».

وی در ادامه گفت: «آنچه مشاهده می‌شود مصداق اشاعه ابتذال نیست و جنبه عبرت‌آموز آن مورد تأکید است!» در این مورد نیز باید گفت سینما و کلاً عرصه‌ تصویر، محلی برای آزمون‌وخطا و نمایش بی‌پرده‌ آسیب‌های اجتماعی نیست چراکه این موضوع اگر به دست اهلش ساخته نشود تماماً تأثیر عکس خواهد داشت و به‌جای تقبیح به تبلیغ تبدیل خواهد شد. این موضوع در خصوص سریال و آن‌هم در شبکه‌نمایش خانگی بیشتر موضوعیت پیدا می‌کند چراکه مخاطب این حجم از منکر را جرعه‌جرعه (قسمت به قسمت) می‌نوشد و تنها قرار است تا در قسمت پایانی شاهد فرجام نافرجام شخصیت‌ها باشد.

فرجامی که هر چه باشد به‌هیچ‌عنوان بر جان‌ودلش نخواهد نشست و تنها شیرینی لحظه‌ای دیدن گناه بر روی مخاطب نوجوان و جوان فیلم خواهد ماند. به‌هیچ‌عنوان نمی‌توان 90 دقیقه مخاطب بی‌پناه را با انبوهی از شرب خمر، استعمال مواد مخدر، ترانه‌های لس‌آنجلسی، روابط ضربدری، اختلاط دختر و پسر، بازی‌ها و دیالوگ‌های اروتیک، خشونت کلامی و فیزیکی و... مواجه کرد و درنهایت و در وقت‌های اضافه، به او نشان داد که سرانجام شخصیت‌ها تباهی خواهد بود. ازاین‌رو توجیه‌های مسئولان سینمایی قابل‌قبول نیست.

از کجا معلوم مخاطب نوجوان، این سریال را تا انتها دنبال کند؟! شاید به همین دو قسمت اول آن بسنده کند، آن‌وقت تکلیف چیست؟! وزارت ارشاد وظیفه دارد تا از تولید و انتشار محصولاتی که به‌طور واضح مصداق فساد و ترویج فحشا هستند ممانعت به عمل آورد. به‌واقع اگر وزارت ارشاد متولی صیانت از فرهنگ ایرانی اسلامی جامعه نباشد از چه نهادی باید چنین توقعی داشت؟! شبکه نمایش خانگی یک فرصت است که متأسفانه امروزه تبدیل به جایگزینی برای صداوسیما و برای سینماگران شده است.

به عقیده‌ بسیاری از کارشناسان به دلیل مدیریت فشل در این حوزه این رسانه تبدیل به نسخه‌ داخلی شبکه‌ منحط GEM شده است. به نظر حرف‌ها و داستان‌هایی که سینماگران شبه‌روشن‌فکر نمی‌توانند در صداوسیما بیان کرده و به تصویر بکشند، به‌راحتی در این شبکه و با سهل‌انگاری وزارت ارشاد به خورد مخاطب داده می‌شود. قطعاً انتشار این محصولات صدمات جبران‌ناپذیری را به بدنه‌ جامعه و قشر نوجوان و جوان وارد می‌کند که شاید نتوان به این سادگی‌ها آن‌ها را درمان کرد.

منبع:فرهنگ سدید

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه فرهنگی و هنری

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


جوک،متن و اس ام اس بی ادبی و زناشویی شب جمعه (18+)