پر پر کن عشقه من غنچهٔ دلم رو،همانند برگی که از درخت سیره
پاییزی نمونده این درخت تنها،برگاشو بریزه روی قلب خاک
هم نشینه باد و بارانم،خشکیده برگی افتاد ز جانم
خسته بودی تو از وجودم،رفتی ز پیشم ای تار و پودم
پاییز بهونست تو از من سیری،نگفتی بی من جایی نمیری
درد جدایی رو هیچکس نمیدونه،عاقبت از تنهایی دیگه کارم تمومه
تو عشقه تو شکست خوردم بزار تنها بمیرم،دیگه با شاخه هایم دست برگی رو نگیرم
پاییزی نمونده این درخت تنها،برگاشو بریزه روی قلب خاک
هم نشینه باد و بارانم،خشکیده برگی افتاد ز جانم
خسته بودی تو از وجودم،رفتی ز پیشم ای تار و پودم
پاییز بهونست تو از من سیری،نگفتی بی من جایی نمیری
درد جدایی رو هیچکس نمیدونه،عاقبت از تنهایی دیگه کارم تمومه
تو عشقه تو شکست خوردم بزار تنها بمیرم،دیگه با شاخه هایم دست برگی رو نگیرم