دلیل اصلی رشد بنیادگرایی، عملکرد نادرست آمریکاست


دلیل اصلی رشد بنیادگرایی، عملکرد نادرست آمریکاست

تهران- ایرنا- 'مرکز بین المللی مطالعات استراتژیک' در مقاله ای نوشت: آمریکا با واکنش شدید نسبت به تروریسم در خاک کشورهای مورد تهدید، اینگونه القا می کند بجای مبارزه با تروریسم در نبرد با اسلام است و چنین اشتباهی سبب رشد بنیادگرایی و افزایش ظرفیت سلفی های جهادی می شود.

به گزارش روز چهارشنبه ایرنا، 'سث جونز'، 'چارلز ولی' و 'دنیکا نیولی' در مقاله ای با عنوان 'سیرتکامل تهدید گروه های سلفی جهادی' افزودند: با فروپاشی داعش در عراق و سوریه، نیاز مبرم به ارزیابی وضعیت فعلی و تکامل آینده گروه های سلفی جهادی احساس می شود. اسناد راهبردی ایالات متحده مانند راهبرد امنیت ملی نشان می دهد آمریکا پس از آنکه داعش را در عراق و سوریه شکست داد همچنان باید به این روند تا نابودی کامل آنها ادامه دهد.
برخی سیاستگذاران و محققان چنین استدلال می کنند که القاعده در معرض افول چشمگیری است و چشم انداز موفقیت این گروه در کشورهایی همچون سوریه با چالش های فراوانی روبرو است.
کارشناسان دیگر این عرصه معتقدند تهدید تروریستی از اهمیت چندانی برخوردار نیست و 'رابرت مالی' و 'جان فینر' از کارشناسان این عرصه ادعا می کنند سیاستگذاران ایالات متحده و فرهنگ جنگ طلبانه واشنگتن بیش از اندازه این تهدید را بزرگ کرده و نتیجه آن شده است که 'ایالات متحده درگیر نبردی بی پایان با تروریسم شده که به سایر بخش های دیگر کشور هم رخنه کرده و مولد بسیاری از ناامنی های دیگر در بخش های امنیتی شده است. دیگر شکاکان به این سیاست آمریکا مانند 'جان مولر' استدلال می کنند که تهدید تروریستی به ایالات متحده نادرست است و در مورد تهدید تروریستی در آمریکا گزافه گویی شده و تقریبا هیچ تروریستی وجود ندارد که قرار باشد امنیت آمریکا را از خارج کشور به خطر اندازد. وی حتی بر این باور است پس از حادثه 11 سپتامبر شمار آمریکایی هایی که در وان حمام غرق شدند از تعداد کسانی که در اثر حملات تروریستی جان باختند، بیشتر بوده است. سرانجام با توجه به آمارگیری که توسط نشریه 'فارن افرز' در سال 2018 صورت گرفت، بیش از 57 درصد پاسخ دهندگان بر این باور بودند واشنگتن در دهه گذشته بیش از اندازه بر مبارزه با تروریسم تمرکز کرده است. 10 درصد هم پاسخ ممتنع داده بوده و 33 درصد هم مخالف بودند.
در ادامه مقاله درج شده در این پنجمین اندیشکده تاثیرگذار جهان می خوانیم: توسعه سریع فناوری، فرصتی برای سلفی جهادی ها فراهم کرده تا با سایر سازمان های تروریستی برای بهبود توانایی های خود بکوشند. به عنوان مثال، عملا تمامی جهادی های سلفی و بسیاری از حامیان آنها دارای تلفن های هوشمند حتی در میدان های جنگ مانند عراق، سوریه، لیبی و افغانستان بوده اند. این تحولات برای دولت هایی که از این فناوری استفاده می کنند هم می تواند مفید باشد چراکه از این راه می توانند توانایی های خود برای دفاع در برابر حملات سایبری و هواپیماهای بدون سرنشین و نظارت بر استفاده تروریست ها از رسانه های اجتماعی و دیگر سیستم عامل ها برای برقراری ارتباط و انتقال پول این گروه ها را زیر نظر بگیرند. اما سلفی های جهادی و سایر گروه های تروریستی همچنان به استفاده از این فناوری برای انجام حملات، گسترش تبلیغات، سازماندهی، برقراری ارتباط، استخدام و الهام بخشیدن به پیروان خود در برخی مناطق ادامه خواهند داد.
در حالی که برای کشورهایی مانند ایالات متحده تعادل میان منابع برای رقابت با دولت هایی مانند چین، روسیه، کره شمالی و ایران منطقی است، تهدید تروریسم همچنان از اهمیت بالایی برخوردار است. چراکه نه داعش و نه القاعده هیچ کدام کاملا شکست نخورده اند. مهمتر از همه، همچنان پایگاه های بزرگی برای سلفی جهادی ها در سراسر جهان وجود دارد که تهدیدی برای کشورهای غربی و متحدان آنهاست. در این میان برخی عوامل وجود دارد که بر روی تاثیرپذیری آمریکا و متحدانش در مبارزه با تروریسم تاثیر می گذارد؛ از جمله:
- حکومتداری ضعیف: در حالی که ایالات متحده و دولت های متحد آن گروه های بنیادگرایی همچون داعش را تضعیف کرده اند، اما دلایل اساسی وجود دارد که در این مبارزه به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته است. حکومتداری ضعیف از جمله عوامل مهم و تاثیر گذار است که همچنان در کشورهایی که تحت تاثیر گروه های سلفی جهادی قرار دارند، ادامه دارد. یک دولت شکننده با حاکمان ضعیف یا نه چندان قدرتمند، احتمال ایجاد دوباره گروه های تروریستی و شورش آنها را بالا می برد. کشورهای اینچنینی با نیروهای امنیتی دولتی ضعیف که توان تامین مالی و تجهیز خود را ندارند و یا دارای ضعف در سازماندهی و مدیریت های فاسد هستند نمی توانند در اینگونه موارد قدرتمند ظاهر شوند.
نارضایتی: یکی از ارکان مهم سیاست های ایالات متحده و متحدان آن باید کمک به حکومت ها برای برخورد موثر با شکایات اقتصادی، فرقه ای و دیگر اعتراض ها که در نتیجه دخالت داعش یا دیگر سلفی های جهادی ایجاد شده، باشد. سیاست گذاران باید به ویژه دیگر عوامل سیاسی و دیگر فاکتورهایی که به داعش و یا گروه های مشابه آن اجازه می دهد پایگاه های مناسبی برای خود ایجاد کنند را شناسایی و سپس با تمرکز دیپلماتیک آنها را بهتر ردیابی کنند. به عنوان مثال، در عراق، غیرنظامیان سنی عرب که در هیچ کدام از بخش های حکومتداری دخالت داده نمی شدند، یکی از دلایل اصلی وجود نارضایتی و در نتیجه گرایش این افراد به بنیادگرایی بود. بنابراین یکی از ارکان مهم سیاست آمریکا در عراق باید شمول یک دولت در عراق باشد که در آن به گونه ای مستقیم نارضایتی های اعراب سنی در آن لحاظ شود.
در افغانستان مهم ترین اولویت سیاسی واشنگتن باید تمرکز بر همکاری با دولت افغانستان و نخبگان سیاسی باشد تا بدین ترتیب شاهد بهبود حکومتداری و پشتیبانی از انتخابات ریاست جمهوری 2019 باشیم.
از دیگر عواملی که می تواند در رشد گروه های بنیادگرایانه و جهادی تاثیر گذار باشد، سرکوب گروه های مسلمان توسط دولت های غربی است.
در سال 2004، تلویزیون ایالات متحده برنامه 60 دقیقه ای از زندانیان عراقی در زندان ابوغریب به تصویر کشید. در این داستان سوءاستفاده و تحقیر زندانیان عراقی توسط آمریکا به تصویر کشیده شد. خیلی زود این ویدئو بر روی تارنماهای سلفی های جهادی به نمایش گذاشته شد و از این راه افراد زیادی به استخدام این گروه ها درآمدند. از سوی دیگر آمریکا و دیگر متحدان غربی با واکنش های بسیار شدید به تروریسم در خاک کشورهای مورد تهدید، اینگونه القا می کنند که در حال مبارزه نه با تروریسم بلکه در نبرد علیه اسلام هستند. چنین اشتباهاتی می تواند سبب رشد بنیادگرایی و افزایش ظرفیت سلفی های جهادی شود.
در نهایت باید گفت هرکدام از روسای جمهوری ایالات متحده پس از حادثه 11 سپتامبر تلاش کرده اند به شیوه های گوناگون با تروریسم مبارزه کنند. به طور مثال در سال نخست دوران ریاست جمهوری 'جرج دابلیو بوش' به جای آنکه نسبت به رشد افراط گرایی هشدار دهند تنها نگرانی خود را نسبت به این موضوع به صورت پراکنده بیان می کردند.
با آغاز دوران ریاست جمهوری 'باراک اوباما'، وی تلاش کرد ایالات متحده را از جنگ در کشورهایی همچون افغانستان و عراق بیرون کشد. وی در سال 2011، بر خروج از عراق نظارت داشت تا اینکه در همان سال باردیگر ارتش آمریکا برای مقابله با داعش به بخش هایی از عراق بازگشت.
با روی کار آمدن 'دونالد ترامپ'، وی و دیگر مقامات کاخ سفید بر این باورند داعش در عراق و سوریه کاملا ریشه کن شده است و باید نیروهای ایالات متحده به ویژه از سوریه خارج شوند. اما آمریکایی ها باید بدانند تروریسم پایان نخواهد یافت و این تهدید می تواند در طول زمان جریان داشته باشد. ارتش آمریکا در حال حاضر در حال مبارزه با تروریسم در 76 کشور است. اما تنها تعداد کمی از این فعالیت ها ماموریت های جنگی است و بیشتر این عملیات ها برای ایجاد ظرفیت در این کشورها است.
اشتباه بزرگ این است که به راحتی اعلام کنیم تروریسم کاملا ریشه کن شده است و سپس به سرعت مقادیر قابل توجهی از منابع و تجهیزات را از کشوری که در آن تهدیدهای تروریستی وجود داشته خارج کنیم. چراکه این امر در واقع به معنای پذیرش خطری بزرگ در آینده است.
***'مرکز بین المللی مطالعات استراتژیک' یک اندیشکده آمریکایی اندیشکده مستقر در واشینگتن است. این مرکز در خصوص مسائل سیاست، اقتصاد و امنیت بین‌الملل در سراسر جهان با تمرکزی بر روابط بین‌الملل، تجارت، فناوری، دانش مالی، انرژی و ژئواستراتژی فعالیت می‌کند. این اندیشکده در سال 2018 پنجمین اندیشکده تاثیرگذار جهان شناخته شد.
اروپام**7276**1485


لینک گزارش:
https://www.csis.org/analysis/evolution-salafi-jihadist-threat

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه بین‌الملل

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


شرکت چینی نمایشگر آیفون SE را تامین می‌کند!